یادداشت زینب

زینب

زینب

3 روز پیش

        کتاب برادران کارامازف ماجرای پدر متمول، بدسرشت و بی‌بندوباری است که دو بار ازدواج کرده است و از ازدواج اولش، یک پسر به نام دیمیتری و از ازدواج دومش، دو پسر به نام‌های ایوان و آلکسی دارد. پسر دیگری که اسمردیاکوف نام دارد نیز گمان می‌رود که فرزند نامشروع این پدر هوس‌ران باشد. در خلال این داستان است که داستایوفسکی مفاهیمی فلسفی را در حوزه‌ی الهیات و اخلاقیات مطرح می‌کند. رمان برادران کارامازوف، با این خط داستانی، مفاهیم عمیقی را درباره‌ی وجود خدا و قدرت اختیار و انتخاب انسان مطرح می‌کند. درواقع، درون‌مایه‌ی این رمان درخشان این پرسش است که آیا خدایی وجود دارد؟ اگر خدایی وجود نداشته باشد، آیا ما مجاز به انجام هر کاری هستیم یا همچنان کارهایی برای ما مجاز هستند و کارهایی غیرمجاز؟ امر مجاز و امر ممنوع را چه کسی تعیین می‌کند؟ چه کسی می‌تواند داوری کند که چیزی درست است و چه چیزی نادرست؟ در خلال بندهای این کتاب است که خواننده عمیقاً به فکر فرو می‌رود و پاسخ مورد نظر خود را از زبان یکی از این شخصیت‌ها می‌شنود، شخصیت‌هایی که هر یک نماد نحله‌ای فکری هستند و در طول این رمان، عقایدشان را در معرض داوری می‌گذارند و از خود و باورهایشان دفاع می‌کنند.
من‌ کتاب را با ترجمه رستگار خواندم.ترجمه بسیار روان و گیرایی بود و با اینکه مفاهیم فلسفی ای را دربرمی گرفت اصلا خسته کننده و سنگین نبود.توضیحات پاورقی مفصل و‌خوبی را نیز دربرگرفته بود.
      
15

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.