یادداشت

شراره

1403/6/25

لبه تیغ
        داستانی روون و پر کشش...تو روند قصه میگه این کتاب به خاطر یکی از شخصیت ها نوشته شده اما اون شخصیت به نحوی در حاشیه داستان بهش پرداخته میشه یا حداقل من اینطور فکر میکنم...که البته این چیزی از جذابیت های داستان کم نمیکنه...قلم نویسنده به شدت روونه و ترجمه روون هم به جذابیت قصه افزوده...

جملاتی از کتاب: 

وقتی آدم تصمیم می‌گیردراه معمولی را که دیگران رفته اند ترک کند،دارد با اقبال خود شیر یا خط بازی میکند.خیلی‌ها به این بارگاه خوانده میشوند، اما از میان همه،جز معدودی برگزیده نمیشوند. 

میگفت راه رهایی دانش است. می‌گفت شرط رستگاری ترک دنیا نیست،دست کشیدن از خود است .میگفت کاری که انسان بدون در نظر داشتن نفع خود انجام بدهد فکر را صفا میدهد.میگفت وظیفه فرصتی است که به آدم میدهند تا بتواند خود را فراموش کند و با نفس کل یکی بشود.


      
101

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.