یادداشت هستی.

هستی.

هستی.

1403/4/20

راز پروندۀ ریجفیلد
        _این اولین تجربه‌ی من از خوندن کتاب جنایی_معمایی بود و میتونم بگم به معنای واقعی کلمه این کتاب من و درگیر خودش کرد.
جوری که با هر کلمه،هر جمله،هر صفحه ذهنم بیشتر درگیر پرونده میشد و باعث می‌شد که مجبور به فکر کردن درباره‌ی این موضوع بشم که آخر داستان قراره چه اتفاقی بیفته ؟
خودِ نویسنده خانم داربی کین وکیل سابق دادگاه بوده و اتفاقات و حوادث مربوط به این زمینه رو به خوبی توی کتاب آورده.
به شخصه حتی اگر در حال خوندن کتاب پونصد صفحه ای باشم و تا صفحه چهارصد و نود خونده باشم و ببینم که داستان داره کند پیش میره،خسته میشم و حتی ممکنه دیگه ادامه ندم،اما در حین خوندن این کتاب نمیتونستم زمین بزارمش.هر صفحه جوری نوشته شده بود که یک سرنخی از پرونده داشت و به نظرم اصلا چیزی برای کِش اومدن داستان نبود.
همچنین احساسات شخصیت ها طوری بود که همراه باهاشون ترس و هیجان و غم و...احساس میکنی.
و اما در نهایت پایانِ به شدت غیر منتظره‌ی این داستان باعث شد که بیشتر ازش خوشم بیاد.در طول خوندن کتاب به هر اتفاق ممکن و غیر ممکنی که میتونه بیفته فکر کردم به جز این.
و خب برای اولین تجربه از خوندن کتابی با این ژانر زیادی برام خوب و جالب بود.
_جلد کتاب هم بسیار خوب و تمیز چاپ شده بود.
و خانم مرادی هم بسیار عالی از عهده‌ی ترجمه‌ی این کتاب بر اومدن.

      
515

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.