یادداشت

آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم)
حرف زدن از
        حرف زدن از قبایل ایران 
صحبت هاست از جنگ، از شهامت، از شجاعت، از خونریزی، از سنگدلی ، از همبستگی 
از تعصبات قبیله‌ای، 
خلاصه که جمعی ست اضداد را 
و او که یارای تصویر کشیدن این جمع باشد 
باید خود شوری در سر داشته باشد
و هنگامه عبور و مرور در ذهنش 
ترانه‌ای بشنوی چنین...
"امشب در سر شوری دارم..."
حال که چنین رقم‌می‌خورد بایسته این است که حرف از مردی بزنیم که مردی در تبعید ابدی را نگاشت
چرا که هموست یارای تصویر کشیدن جمع اضداد
نادر عصر خودش که انگار همرهش بویی از ادیان آسمانی دارد که ابراهیمی گشت لقبش
سراسر وجودم شعفی ست که وصفش در این کم ، نگنجد 
باید ایستاد و بر ایستادگی نادر ابراهیمی بر نزدیکای قله کوه ادب پارس معاصر کف زد...
هنوز معرفی اثر جا دارد 
بماند برای زمانش...
      
24

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.