بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت سایه عباسی

                #از_پشت_میز_عدلیه 


همه ما وقتی حرف از دادگاه و دادسرا و قاضی و حکم میشود افکاری مانند ابرهایی تیره در ذهنمان نمودار میشود که از سالها قبل در پس خاطراتمان جا خوش کرده اند.قاضی در نظرمان فردی پیر و پا به سن گذاشته و خشن است.پرونده های تلنبار شده روی هم نیز برایمان تداعی کننده جرم و قتل و جنایت و سرقت و تجاوز است.اما من کتابی خواندم که در آن یک قاضی جوان خاطرات خودش را از پرونده های ساده و روزمره با زبان طنز مکتوب کرده است.

من  نسخه الکترونیکی کتاب از پشت میز عدلیه را تا اواسط کتاب نگاه میکردم و به خوانش خوب وحید رونقی گوش میدادم،اما از وسط های کتاب دیگر فقط گوشم به نسخه صوتی بود.این کتاب ۴۶ خاطره کوتاهِ یک قاضی جوان از پرونده های واقعی و کف خیابانی است که نویسنده تلاش کرده با نگاهی طنز و البته نقادانه طوری آنها را بیان کند که فقط خنده صرف ته ماجرا نباشد.بلکه خواننده به فکر فرو رود و گاهی شاید در صدد تغییر بعضی رفتارهایش هم برآید.البته طنزِ چندان قوی ای که از خنده روده برتان کند از آب درنیامده که این هم شاید بخاطر ذات جدی جرم و دستگاه قضا باشد.اما باز هم لبخندی تفکر برانگیز را بر لبان خواننده خواهد آورد.

خاطرات خیلی صمیمی و ساده نوشته شده اند.انگار که پای صحبت دوستی نشسته ای که از قضای روزگار قاضی است و میخواهد در یک دور همی دوستانه خاطرات سر کارش را با شوخی و طنز برایت تعریف کند.خوانش آقای رونقی خیلی خوب است و من شنیدن نسخه صوتی کتاب را به کسانی که دنبال کتابی با حال و هوای متفاوتند پیشنهاد میکنم.

همینکه راوی خود یک قاضی است که از فانتزی های ذهنی خودش راجع به دادگاه و حکم میگوید و نشان میدهد چهره ای جدی که هر قاضی نشان میدهد گاهی فرسنگها با فضای فکری اش فرق دارد خیلی جالب است. چقدر خوب است اگر همه کسانی که ذوق نوشتن دارند و در مشاغل مختلف مشغول کارند خاطراتشان را بنویسند.برای آشنایی با فضای شغل های مختلف مرجع خوبی خواهد بود.


#از_پشت_میز_عدلیه
#امین_تویسرکانی
#وحید_رونقی
#کتابی_که_شنیدم 


🌸سایه🌸


@sayeh_sayeh
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.