یادداشت فاطیما بهزادی

فاطیما بهزادی

فاطیما بهزادی

16 ساعت پیش

        
کتاب تئوری انتخاب نظریه‌ای بنیادین در روانشناسی ارائه می‌دهد که بر این اصل استوار است:
ما کنترل رفتار دیگران را نداریم و تنها می‌توانیم رفتار خود را انتخاب کنیم.
نکات کلیدی این کتاب از نظر من :

۱ـرفتارهای ما نتیجه انتخاب‌های ما هستند، حتی رنج کشیدن یا افسرده بودن.

۲ـ گذشته مهم است، اما تمرکز اصلی باید بر حال و آینده باشد.

۳ـتئوری انتخاب جایگزینی برای روانشناسی کنترل بیرونی است؛ یعنی دیگران را تنبیه یا تشویق نکنیم تا رفتار دلخواهمان را انجام دهند.

۴ـارتباط مؤثر، کلید درمان و رشد شخصی است.

با وجود نقاط قوت، تئوری انتخاب محدودیت‌هایی نیز دارد:

1. نادیده گرفتن تأثیر شرایط بیرونی و اجتماعی:
گلسر تأکید زیادی بر انتخاب فردی دارد و کمتر به عوامل فرهنگی، اقتصادی، محیطی یا خانوادگی توجه می‌کند. در بسیاری از موارد، انتخاب‌های افراد به‌شدت تحت تأثیر موقعیت‌های بیرونی است (مثلاً فقر، خشونت، یا سرکوب اجتماعی).


2. غفلت از عمق روان‌شناختی و ناخودآگاه:
این نظریه برخلاف روان‌درمانی‌های تحلیلی مثل روان‌کاوی، توجه کمی به ریشه‌های ناخودآگاه مشکلات یا آسیب‌های کودکی دارد.


3. کاربرد محدود در اختلالات شدید روانی:
تئوری انتخاب برای مسائل بین‌فردی، مشاوره، آموزش و رشد شخصی بسیار مفید است؛ اما در درمان اختلالات شدید مثل روان‌پریشی، دوقطبی یا افسردگی‌های بالینی مزمن، کافی نیست و باید با روش‌های دیگر ترکیب شود.


4. تأکید زیاد بر مسئولیت‌پذیری ممکن است منجر به احساس گناه شود:
در بعضی موارد، اگر درمانگر به درستی تئوری را اجرا نکند، مراجع ممکن است احساس کند که همه مشکلاتش تقصیر خودش است.

و در مجموع تئوری انتخاب کتابی الهام‌بخش و کاربردی برای بهبود کیفیت روابط و افزایش آگاهی از انتخاب‌های فردی است؛ اما نباید آن را پاسخ‌گوی همه نوع اختلال روانی یا همه‌ی فرهنگ‌ها دانست. تلفیق آن با سایر رویکردها می‌تواند اثرگذاری‌اش را بیشتر کند.

      
142

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.