یادداشت luna
1403/4/19
خلاصه داستان: شخصیت اصلی کتاب دختری که به مدت ۱۸ سال و به عنوان پاره وقت در یک فروشگاه شبانه روزی کار می کنه و چون به عنوان یک خانم ۳۶ ساله یه شغل پاره وقت داره مورد قضاوت قرار گرفته. این خانم که اسمش کاکارو عه وقتی بچه بوده خیلی پر جنب و جوش و شلوغ بوده اما به مرور زمان که بزرگتر میشه باد می گیره ففط وقتی می تونی بین ادما باشه که مثل خودشون باشه و از یه زمانی به بعد هیچ حرفی به جز چیزی که بقه ادما می گن، تکرار نمی کنه و به زندگی ماشینی رو میاره و تو جامع تبدیل به بازیگری میشه که فقط یه سری جمله ها رو تکرار میکنه. این کتاب احساسات منو درگیر کرد و قشنگ داشتم کتاب رو حس می کردم مخصوصا زمان هایی که صدا ها توصیف میشدن و بین این داستان شیرین و جذاب، نویسنده به زندگی امروزی انسان که از اول همین شکل بوده اشاره می کنه و زندگی قبیله ای رو به زندگی امروزی ما تشبیه میکنه. نکته این کتاب این بود که ما ادما فکر می کنیم انسان مدرن هستیم، دریته مدرنیم اما با قوانین زمان غار نشین ها این کتاب رو برای علاقه مندان به ادبیان ژاپن توصیه می کنم چون دقیقا فضای داستان فضای کتاب های ژاپنی رو داره و از اواخر یک مقدار راجب مسائل تقریبا +۱۸ سال صحبت میشه و اگه سنتون پایینه یا از این مسائل خوشتون نمیاد توصیه نمی کنم ترجمه هم عالی بود و اگه قرار باشه این کتاب رو با یک پند اخلاقی به ذهنم بسپرم اینکه ما ادما با اینکه تو عصر جدید هستیم ولی روحیات و سبک زندگیمون مثل زمان اولیه هست و زندگی قبیله تی داریم. دو زندگی قبیله ای سرباز های نیرو مند زندگی مرفع دارند اما سرباز های ضعیف تر زیر پای بقه له میشن و اضانه هستن تو جامع الان هم اگه به درد بخوری می تونی زندگی کنی اما گه به درد کسی نخوری له میشی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.