یادداشت Soli

Soli

Soli

6 روز پیش

        نه نه نه نهههههه!!
نه. 
آخه چرا؟ چرا این کتاب این‌طوری بود؟
نمی‌دونم چه انتظاری داشتم، اما قطعا انتظارم این نبود. 
من واقعا تلاش کردم که امیلی رو به اندازه آنه دوست داشته باشم، اما نشد. شخصیتش به دلم نمی‌نشست، نمی‌دونم چرا نتونستم اون‌قدر باهاش ارتباط برقرار کنم. آقای کارپنتر شخصیت جالب‌تری بود. 
اما ماجراهای این کتاب آخر... 
راستش زیادی رفتن رو اعصابم. خوشم نیومد که همه‌چیز این‌همه ناگهانی تغییر می‌کرد. یعنی این‌جور بی‌ثباتی‌ها رو شاید درمورد یه دختر پونزده ساله قبول می‌کردم، اما نه یه دختر بیست‌ودو ساله.
اشتباه نکنید، از خوندن این کتاب هم لذت بردم. فقط دز اعصاب‌خردی‌ش و جاهایی که دلم می‌خواست شونه‌های امیلی رو بگیرم و محکم محکم تکونش بدم، بیشتر بود.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.