یادداشت پردیس
1401/6/19
بچه که بودم، میرفتم در کتابخانهی مادر و پدرم پناه میگرفتم و دنبال یک کتاب جالب بودم، در یک سرسرا که از محیط اصلی خانه جدا بود، در بعدازظهرهای بلند که باید میخوابیدم، ولی انرژی خورشیدی داشتم و خوابم نمیبُرد. بعد از مدتی زیر و رو کردن و کتابها و دفترهای یادداشت مادر و پدر را ورق زدن، یک بار این دایرةالمعارف هنر را برداشتم که جلدش جذاب نبود البته، ولی هم هنر را خیلی قشنگ به نستعلیق نوشته بود و هم نام کسی که آن را نوشته بود و گردآورده بود _رویین پاکباز_ در نظرم سخت زیبا آمد. یک جایی، تقریباً میان کتاب، ورقهایی بود با جنسی میان کاغذ گلاسه، کاغذ مُهرخوردهی خطاطی و کاغذ عروسکی. ولی هیچکدام نبود، جنس اعلای خاص دیگری داشت. با بهترین کیفیت چاپ و وسواس در نشستن رنگها به همان شکل و تُناژی که باید، نقاشیهای بینظیری روی این کاغذها چاپ شده بود که برای من دنیایی بود بس شگفت. از نقاشیهای کلیسایی و مریمِ مادر و مسیحی که با دست و پای خونین از صلیب پایین میکشندش، تا آن مرد اروپایی با همسر باردارش که دست در دست هم رو کردهاند به روی نقاش و یک آینهی کوژ پشت سرشان دارند، تا نقاشی لاشهی گاو در سلاخخانه و زنی در لباس سنتی توری، یا دختری که جلوی بار ایستاده، با شاخههای گل در پیشسینهاش. و البته یکی دو نقاشی ایرانی و آخرهاش، نقاشیهای مدرن، مثلاً نقاشی ایجاد شکاف در بافتی نرم، یا نقاشی ازدحام کارمندان در ابتدای صبح، که به هیأت اشکالی هندسی درآمده بودند و از خودِ خودیِشان دور دور بودند. خلاصه در آن بعدازظهرهای کودکی، چنان محو نقاشیها میشدم و متأثر از این تصاویر، که وصفش نتوانم کنم. این تماشا تا سالها ادامه داشت، تا نوجوانی من، که دیگر نوشتههای دو سُتونهی باقی کتاب برایم جذاب شده بود و آرام آرام میخواندم. من از این کتاب بسیار آموختم. رویین پاکباز نقاشی است که در پاریس زیباییشناسی خوانده و در تئوریزه کردن و عرضهی تاریخ هنر به فارسی نقش بهسزایی دارد. از او بسیار آموختم و کاش عمرش طولانی و بهخرّمی باشد. این کتاب برای آشنایی هر فرد باسوادی با امهاتی که در تاریخ هنر گذشته است ضروری است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.