یادداشت Bêhzad Muhemmedî

        بر قله‌های ناامیدی اثر امیل چوران، نخستین گام‌های لرزان فیلسوفی جوان است در وادی نیهیلیسم. کتاب، دریچه‌ای است به ذهن آشفته و پرسشگر نویسنده‌ای که در اوج جوانی با مسائلی چون مرگ، پوچی و رنج دست و پنجه نرم می‌کند. چوران در این اثر، که در ۲۲ سالگی نگاشته، به سادگی‌ای پناه برده که نمی‌دانیم از جوانی و تجربه‌ی اندکش نشأت گرفته یا انتخابی آگاهانه برای دوری از پیچیدگی‌های نظری بوده است. او با زبانی روان و بی‌تکلف، تأملاتش را پیش روی خواننده می‌نهد. این سادگی، گاه چون نوری است که راه را روشن می‌کند و خواننده را به درون دغدغه‌هایش می‌کشاند، اما گاه نیز چون سایه‌ای است که از ژرفا بازمی‌ماند. 
این صراحت هم نقطه قوت کتاب است و هم پاشنه آشیل آن. چوران به موضوعات به‌صورت گذرا و کوتاه پرداخته؛ صدها مضمون چون پرندگان مهاجر در سراسر کتاب پراکنده‌اند، بی‌آنکه مجال بسط و پرواز یابند. این ساختار، خواننده را در برابر انبوهی از ایده‌های ناتمام رها می‌کند؛ ایده‌هایی که می‌توانستند با تأملی بیشتر، در ذهن و جان رسوب کنند. 
اما آنچه بیش از همه این تجربه را مخدوش می‌کند، ترجمه است. مترجم گاه به‌جای واژگان ساده و آشنا، به کلمات غریب و دشوار پناه برده؛ گویی عمداً پرده‌ای از ابهام بر متن کشیده باشد. این انتخاب‌ها در بخش‌هایی از کتاب، فهم را دشوار و لذت خواندن را کم‌رنگ می‌کند. اگر ترجمه بهتری از این کتاب پیدا کردید، حتماً آن را انتخاب کنید. 
بر قله‌های ناامیدی نه اثری است که بی‌چون‌وچرا به هر خواننده پیشنهاد شود، و نه کتابی است که بتوان از آن چشم پوشید. برای آنان که به تأملاتی کوتاه و بی‌پیرایه در باب هستی علاقه دارند، این اثر می‌تواند لحظه‌هایی از اندیشه و تأثر به ارمغان آورد؛ نه شاهکاری بی‌همتا، بلکه آینه‌ای از سادگی و کاستی‌های یک ذهن جوان و جستجوگر.
      
222

15

(0/1000)

نظرات

کەوسەر

کەوسەر

1404/1/10

یادداشت مفید و کاملی بود.
قلمتون مانا✨
1

0

ممنونم 

1