یادداشت منتظرت میمانم روی همان نیمکت چوبی پاییز🍁

دایی جان ناپلئون
دایی جان ن
        دایی جان ناپلئون اولین کتابی بود که بهم معرفی شد و من هم بدون هیچ صرف وقتی شروع کردم به خوندن واقعا داستانش عالیه♥
بعضی جاهاش از خنده می ترکیدی مثلا دیالوگ مش قاسم: دروغ چرا تا قبر آآآآ چهار انگشته، یه همشهری داشتیم... 😅
دیالوگ های عمو اسدالله که بدتر اوج خنده اونجاها بود😅 سانفرانسیکو😂
ولی کاش آخرش اینجوری تموم نمیشد 😔
از لیلی توقع نداشتم
      
7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.