یادداشت معصومه اسدی
6 روز پیش
اینکه دستنوشت خود سردار بود برایم بسیار دلنشین بود اما از این ناراحتم که کم بود واقعا کوتاه بود. حیف! به سختی هایی که در زندگی از کودکی گذرانده بودند اشاره کردند. پسری سیزده ساله ، درس را رها می کند،به شهر می آید تا کار پیدا کند و کمک خرج خانواده باشد...! بعضی سطرها را که می خواندم به زور جلوی اشکم را گرفتم و بغضم را خوردم. از طرفی واقعا ایشان نویسنده خوبی هم بوده اند. سردار بی باک یاد و خاطره تان گرامی .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.