یادداشت محدثه ز
3 روز پیش
☆ پنج ستارهی طلایی ☆ میشه با هر سن و سلیقهای که داری، این کتاب رو بخونی؟ "یک" داستان دوتا خواهر دوقلوئه که از ناحیهی لگن به همدیگه متصل شدن. راوی این قصه گریس، قُل سمت راست، از مشکلاتشون توی جامعه، مدرسه و در نهایت از یک تصمیم میگه: عمل جداسازی... سبک کتاب و موضوعش واقعا قشنگ بود. این کتاب یه ورس ناوله. (ترجمهش میشه رمان منظوم :-؟) از اونجایی که گریس قل سمت راسته و راویه، نوشتههای کتاب هم همگی راستچین بود! از لحاظ ترجمه هم خیلی خوب بود و تونسته بود لحن، احساسات و بازیهای زبانی رو پیاده کنه. گریس و خواهرش تیپی دوقلوهای عادیای نیستن و دیدگاه جامعه بهشون گاهی بسی ظالمانهس. در واقع کتاب به نحوی داره در مورد "پذیرش انسانها" صحبت میکنه. آخر کتاب نویسنده توضیح داده برای نوشتن کتابش خیلی تحقیق کرده و خودشم کلی گریه کرده، خب خواهر من مگر تود و دگر آزاری داری که اشک همه رو درمیاری؟ :)) من قبلا یک کتاب دیگه هم در مورد دوقلوها خونده بودم: " آفتابگردان در زمستان از نشر ایرانبان" که اون هم یه کتاب نوجوان و دوستداشتنی بود اما "یک" بیشک یک تجربه فراموش نشدنیه. کتابی که اشکم رو میاورد و قلبم رو مچاله میکرد ولی با یه شوخی ساده و سرسری خنده به لبم میورد و قلبم رو پر از امید میکرد تا بگه هرچند سخته و سخت میگذره اما میشه امید رو پیدا کرد. ♡
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.