یادداشت ℛℯ𝒹 𝒲𝒾𝓉𝒸ℎ

        در میان نفس‌های زندگی یک خانواده‌ی عهد قدیم اردبیلی داستان زنده می‌شود. 
داستان سیر عجیبی دارد. گاهی از ذهن تاجر با اسم و رسم‌دار آجیل و گاه از ذهن نیمه‌ زنده‌ی جوانک شاعری که افکارش بوی سوخته‌ی نوشته‌هایش را می‌دهد؛ سیر داستان را دنبال که نه، لمس می‌کنید.
خانواده نطفه‌ی داستان است. چه هابیل و قابیل باشید، چه آیدین و اورهان. برادر نوازی یا بردار کشی تحفه‌ای که خانواده در دامن شما می‌گذارد!
داستان ایرانی جالبی بود. اتفاقات جالب کتاب شما رو تا انتها نگه‌میداره.
در لا به لای بهمن اتفافاتی که بر سر این خانواده فرو می‌ریزه، لایه‌‌های فلسفی و اجتماعی و حتی سیاسی هم دیده میشه که قابل تأمل‌اند.
امیدوارم لذت ببرید!
      
1

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.