یادداشت فهیمه نظری

رویا، استعاره و زبان دینی؛ متن دینی چونان متن هنری
        امیر مازیار در «رویا، استعاره و زبان دین» به توصیف، شرح و ارزیابی نظریه‌ی «رویایی بودن تجربه‌های دینی وحیانی» می‌پردازد؛ نظریه‌ای که می‌توان آن را نظریه‌ی وحی در فلسفه‌ی اسلامی دانست. مازیار معتقد است اضلاع اساسی این نظریه نخستین‌بار در آثار فارابی ترسیم شده است.
نظریه‌ی رویایی بودن تجربه‌های دینی وحیانی سه مدعا دارد:
۱- تجربه‌های دینی و وحیانی از سنخ رویا‌بینی‌اند و با همان ساز و کار وقوع رویاها اتفاق می‌افتند؛
۲- آن‌چه در این تجربه‌ها به ادراک درمی‌آید به زبانِ خاصِ رویا است و ماهیتی ویژه و متفاوت با تجربه‌های ادراکی معمول ما دارد و اگر این تجربه به زبان درآید و به متن تبدیل شود زبانی ویژه خواهد داشت؛
۳- برای فهم و تفسیر صحیح ادراکات رویایی و متون حاصل از آن‌ها باید به تعبیر و تاویل این رویاها و متون حاصل از آن‌ها پرداخت.
مازیار تاکید می‌کند که فیلسوفان مسلمان به این قائل بوده‌اند که سرشت رویایی تجربه‌های وحیانی هیچ منافاتی با شأن کاشفیت، هدایت‌گری و قدسی بودن آن‌ها ندارد و بهترین راه را برای حل مشکلاتی مانند فهم چگونگی تکلم خداوند و تعارضات دانسته‌های عقلانی با متون وحیانی به دست می‌دهد. نظریه‌ی وحی فیلسوفان مسلمان در سال‌های اخیر مجددا طرح شده و محل بحث و گفت‌وگو بوده است.

ساختار کتاب
این کتاب، مطابق با سه ضلع اصلی این نظریه، به سه بخش تقسیم شده است:
در بخش نخست، «رویا و متافیزیک وحی» توضیح داده شده که چگونه رویابینی برای تبیین تجربه‌های وحیانی و دینی به کار گرفته شده است. این بخش سه فصل دارد:
در فصل نخست شرح داده شده که فیلسوفان مسلمان چگونه تجربه‌ی وحیانی را تجربه‌ای رویایی می‌دانستند و آورده که این نظریه در باب وحی را از متون فارابی تا متون ملاصدرا می‌توان دنبال کرد. این دیدگاه در جهان اسلام کاملا شناخته‌شده بوده و معمولا با عنوان «قول فیلسوفان در وحی» از آن سخن می‌رفته است.
در فصل دوم به آرای برخی روان‌شناسان، روان‌کاوان و نظریه‌های جدید در علوم شناختی و عصب‌شناختی پرداخته که تجربه‌های دینی را از سنخ تجربه‌های روایی می‌دانند. البته رویایی خواندن تجربه‌های دینی در دانش جدید گاه برای رد اعتبار این تجربه‌ها به کار گرفته شده و گاه برای فهم و تبیین صحیح آن‌ها، بی‌آنکه بخواهد از اعتبار این تجربه‌ها بکاهد.
در فصل سوم به این بحث پرداخته شده که بر مبنای همه‌ی آن‌چه در دانش قدیم و جدید درباره‌ی وحی و رویا می‌دانیم، آیا می‌توان تجربه‌های دینی و وحیانی را تجربه‌هایی روایی خواند و، در عین حال، آن‌ها را هم‌چنان معتبر، یعنی کاشف، هدایت‌گر و قدسی دانست؟
در بخش دوم: «زبان رویا، زبان دین» به این موضوع پرداخته شده که زبان دین، با فرض رویایی بودن تجربه‌های وحیانی چه ماهیتی خواهد داشت. در فصل نخست این بخش دیدگاه فیلسوفان مسلمان و به طور خاص فارابی و ابن‌سینا در این باره بیان شده است. این فیلسوفان بر مبنای رویایی بودن تجربه‌ی وحیانی، وحی را «کلام مخیل» می‌دانسته‌اند.
در فصل دوم این بخش، به بحث زبان دین در نظریه‌ی رویاهای رسولانه پرداخته شده است. در این فصل ادعا شده که نظریه‌ی رویاهای رسولانه اساسا به طرح نظریه‌ای در باب زبان دین معطوف است. از نظر صاحب نظریه، زبان رویایی نوعی زبان استعاری است و تلقی خاصی که از استعاره در این نظریه وجود دارد مهم‌ترین تفاوت آن با دیدگاه فیلسوفان مسلمان است. در واقع در نظریه‌ی رویاهای رسولانه، تلقی‌ای جدید از زبان خیال جای‌گزین دیدگاه ارسطویی فیلسوفان مسلمان شده است. این تغییر لوازم مهمی برای نظریه‌ی رویایی و خیالین خواندن زبان دین دارد.
در فصل سوم این بخش سعی شده این تلقی جدید از استعاره و زبان استعاری که محل توجه بسیاری از متفکران معاصر بوده است بیش‌تر واکاوی شود.
موضوع بخش سوم، «تعبیر رویا، تفسیر متن مقدس»؛ شیوه‌ی فهم متن رویایی است. در فصل نخست این بخش، دیدگاه فیلسوفان در باب تاویل کلام مخیل بیان شده است. تاویل از دیدگاه این فیلسوفان در نهایت همان تعبیر است و تعبیر و تاویل فرایند و شیوه‌ای مشابه دارند.
در فصل دوم این بخش به بحث تعبیر متن رویایی پرداخته شده است و پس از مرور اجمالی برخی دیدگاه‌های قدیم و جدید درباره‌ی تعبیر خواب، بیان شده که با فرض استعاری بودن زبان رویایی، می‌توان از خواب‌گردی هم در کنار خواب‌گزاری هم‌چون شیوه‌ی فهم متن رویایی صحبت کرد و به این ترتیب، بر بسیاری از مشکلاتی که بر سر راه «تعبیر» متن وجود دارد فائق آمد.
در نهایت در فصل کوتاه خاتمه بیان شده که ماحصل نهایی نظریه‌ی رویایی بودن تجربه‌ی وحیانی برای متن مقدس این است که متن مقدس گونه‌ای متن هنری است. این امر نه‌تنها منافاتی با کاشفیت، هدایت‌گری و قدسی بودن متن ندارد، بلکه شرطی اساسی برای پیدا آمدن این ویژگی‌ها در متنی است که به امری شناخت‌ناپذیر و بیان‌ناشدنی (غیب) معطوف است.
در پایان کتاب، دو ضمیمه در باب سابقه‌ی نظریه‌های وحی در کلام و فلسفه‌ی اسلامی آمده که سال‌ها پیش از این منتشر شده بودند و اکنون به دلیل ارتبا با مطالب این کتاب به آن‌ها افزوده شده‌اند.
نویسنده در سرتاسر این متن اصرار به ارائه‌ی گزارش مستند آرای فیلسوفان مسلمان دارد. 
در این کتاب بیان شده است که رویایی تلقی کردن «تجربه‌ی دینی» و «زبان دین» در مقام دو رکن اساسی این نظریه، نه‌تنها بازگشت به مباحثی فرسوده و باطل‌شده در متافیزیک و علم‌النفس و دین‌شناسی فیلسوفان مسلمان نیست، بلکه این دو مدعا با برخی از جدیدترین مباحث علمی و فلسفی پیوند می‌خورند. رویایی دیدن تجربه‌های دینی با برخی از جدیدترین تلاش‌ها در علوم شناختی و عصب‌شناختی در باب تبیین سرشت تجارب دینی هم‌سو است. رویایی خواندن متن دینی با گشودن پای مفاهیمی هم‌چون «خیال»، «استعاره»، «روایت» و «محاکات» به قلمروی زبان دین، ضمن پیوند یافتن با بسیاری از مباحث زنده‌ی فلسفی، به‌خصوص در فلسفه‌های اروپایی، افق‌های جدیدی برای درک جایگاه متن دینی و شیوه‌های درک و تفسیر آن باز خواهد کرد.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.