یادداشت sheida
دیروز
چیزی که اول از همه میخوام بهش اشاره کنم تشابه این کتاب با آشپزی برای پیکاسو بود . دختری با گوشواره مروارید رو یوهانس ورمیر هلندی کشیده درسته که این داستان آمیزه ای از تخیل و هنره و نویسنده ارتباط اغراق آمیزی بین نقاش و مدلش ایجاد کرده اما در هر دو اثر رد پای غرور نقاش دیده میشده. اگرچه کتاب آشپزی برای پیکاسو جدیدتر از این کتاب بوده و این کتاب مربوط به سال 1999 عه و از نظر زمان حقیقی هم پیکاسو معاصر تر از ورمیر بوده . اما دست درازی و برخورد مغرورانه با مدل در هر دو کتاب بود ! آخه چرا؟؟؟؟ مگه نویسندگان به زندگی مرموز این نقاشان دسترسی داشتند؟؟؟؟ شاید شهره بودن و بدنامی آنها زبانزد بود . اگرچه که باید انصاف رو رعایت کرد ، ورمیر به زن بارگی پیکاسو نبوده اما در این اثر آمیخته با خیال تصویر عجیبی برای مخاطب ایجاد میکرد. از طرفی دخترکان خدمتکار چرا جوگیر بودند و میخواستند به هر روشی این مردان نقاش و پرحاشیه رو راضی نگه دارند؟ حقیقت انتخاب این مدل ها چه بوده؟ آیا اونها در زمان سفر کرده بودند و میدونستند برای ابد نگاه و تصویرشون در جهان ساطع میشه؟ برای همین به بهای از دست دادن خیلی چیزها میخواستند جاودانه باشند؟! پرسشی که برای همیشه در ذهنم بی جواب میمونه .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.