یادداشت Aurora
1403/5/30
خب... تمومش کردم. دقیقا به همون زمان بندی که میخواستم تموم شه و حالا حس بیچارگی و بدبختی دارم. بعید بدونم بتونم جلد سه رو بلافاصله شروع کنم چون هنوز از آسیب روحی که این جلد بهم زد گذر نکردم. توی یادداشتی که برای جلد قبل گذاشته بودم گفتم که نباید به هیچ کاراکتری از این کتاب دل بست که متاسفانه خودم حرف خودم رو نقض کردم و الان فقط یه سوال از نویسنده دارم. چرا نمیمیری. چرا. حالا میتونم برسم به نظر اصلیم راجب این کتاب این کتاب ادامه جلد یکه و از دید شخصیت ربکا چمبرز نابغه هیجده ساله تیم S.T.A.R.S و تیم جدیدی که داخلش هست روایت میشه. اینبار هم با تاسیسات آزمایشگاهی شرکت آمبرلا سرکار داریم منتها پیشرفته تر و پیچیده تر. روایت این جلد به اندازه جلد قبلی جذاب نیست و اتفاقات طوری روایت شدن که ذهنتون موقع خوندن بیشترش رو اسکیپ میکنه و بهش اهمیت نمیده. من خودم تا صفحه 204 چیز زیادی متوجه نشدم. صفحه 204 منو درهم شکست و دوباره از اون صفحه به بعد هم چیز زیادی متوجه نشدم. و در پایان ابرقهرمان ها به شرور ها پیروز میشن ولی اون پیروزی قربانی هایی هم لازم داره.
(0/1000)
Aurora
1403/6/5
1