من همیشه از پزشکی بیزار بودم، از اضطراب و حساسیت زیادش. ولی کتاب رو بیشتر از تصورم دوست داشتم. بیشتر از یک کتاب پزشکیِ پر از خون و چرک و کثافت، شبیه دفتر خاطرات یک آدم بود. توصیفات بهاندازه رو دوست داشتم، نه کم بود نه زیاد. پایانش(بخش مورفین) بیشتر از هر بخش دیگهای تلخ و واقعی بود و اذیتم کرد.