یادداشت علی فلاح

        در عجبم 
که چگونه یک نویسنده می‌تواند 
در این حد قدرت داشته باشد که 
با چند جمله و یک صفحه، یکی 
از بزرگترین منفوران تاریخ آثار 
ادبی را خلق کند؟ 
برای نفرت از شخصیت اول این 
کتاب، شما نیاز به خواندن چند 
صد صفحه نیستید؛ بلکه در انتهای 
اثر چنان ضربه ای به اعتماد و 
برداشت خواننده از شخصیت 
اول میخورد که حالتان از 
شخصیت اول بهم خواهد خورد.
.
یاسمین و تقلاهای نا امیدانه اش؛ 
چگونه او را توصیف کنم؟ 
کسی که از زندگی هیچ نفهمید 
و از لبه جهنم به زندگی برگشت؛ 
امیدوار شد و به مدت هشت ماه، 
ابتداییات زندگی انسانی را فهمید 
و در ذهن خود، خیالات طولانی بافت. 
اما چه حیف که عمر خیالات او کوتاه بود.
.
در انتها به عنوان نقد، قسمت هایی از کتاب بود که هیچ ارتباطی به شخصیت اصلی یا داستان های پیرامون او نداشت و تنها در صدد این بود که جهانی تاریک تر را با وضوح بیشتر برای ما ترسیم کند؛ اما از نظر من جهانی که انسان ها انسان ها را میخورند، به تنهایی آنقدر تاریک و سیاه است که نیاز به توضیح بیشتر راجع به زوایای مختلف آن نداریم؛ هرچه ابهام این فاجعه بیشتر، ترس و وحشت آن افزون تر.
.

و اما وحشتناک ترین چیز راجع به این
داستان این است که ممکن است روزی
تمامش به واقعیت بدل شود.
      
7

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.