یادداشت نرگس عمویی

MC2 = بابا
        این کتاب، خارج از تمام لیست‌های want to readهایم، به ناگهان در قفسه‌ی "داستان فارسی" کتابخانه‌ی محله‌مان، چشمم را گرفت. عنوانش، طرح جلدش، تیتر فصل‌هایش و مقدمه‌اش.
داستان از داخل سلمانی شروع می‌شود که دختر، به همراهیِ پدر است و یک ماه بعد، پدر با فریاد از خواب برمی‌خیزد و نمی‌داند کجاست و دختر و همسرش را نمی‌شناسد.
داستان، با جلورفتن، حقایق و رمزهایی از گذشته‌ی مرد بر ما و بر دختر کوچک خانواده، هانیه، برملا می‌کند. 

همراه خوب و راحتی برای متروسواری‌هایم بود و به راحتی به جریان داستان برمی‌گشتم هر زمان که در قطار کتاب را می‌گشودم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.