یادداشت پارسا نوروزی

                چزاره پاوزه! احتمالن شما هم مثل من چشم هایتان گرد شود و بگویید: چی؟!
بله. چِزاره پاوزه، یک شاعر بلند مرتبه ایتالیایی بود در اوج فاشیسم و فشار پوتین های گِلی، بر قلم...
اولین بار نام پاوزه را در یک نشست ادبی شنیدم که با موضوع شعر ملل برگزار گشته بود. به شدت در ذهنم رسوخ کرد و حدودن دو یا سه روز بعد، تنها کتاب ترجمه شده اش در دستم بود!
و سرنوشت عجیبی دارد پاوزه. کسی که منتقدان اورا با 
دانتهٔ بزرگ مقایسه می‌کنند!
سرگذشت اورا مترجمان کتاب در یک مقدمه جامع آورده اند و خواندنش بسیار جالب توجه می‌نماید. از زندگی شخصی پاوزه می‌گوید، از عمر ادبی او، از مبارزات او و...
و این کتاب، متشکل است از چند مجموعه جدا، که توسط مترجمان گزینش شده اند. ترجمه، نسبت به سال انتشار قابل قبول است و شعر را از ریتم و محتوا نینداخته است. زبان شعر ها عجیب است. کمی مرا یاد بی‌آلایشی « اورهان ولی » می‌اندازد. خوب تر که اندیشه می‌کنم، بنظر می‌رسد از لحاظ محتوایی، دغدغه ای مشابه با « ریتسوس » دارد. آخر هر دو در اوج خفقان نظام های فاسد حاکم بر زمان خود زیسته اند...
خلاصه بگویم، بسیار کتاب خوبی ست. اگر جستید و یافتیدش، در خریدش شک نکنید...
        

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.