یادداشت سهیل خرسند
1401/10/1
شبها گاهی به آسمان خیره میشوم و نمایش ستارهها را تماشا میکنم، چون مجبور نیستم بابت تماشای آنها پولی پرداخت کنم. اورول آدم گشنه و بیکس و کاری نبود. از پدری انگلیسی و کارمند در هند، و مادری از تبار فرانسه، دیده به جهان گشود. تحصیل نمود و پس از اتمام تحصیلات به شغل پدری یعنی کارمندی پرداخت. کارمند خوبی بود و از درآمد خوبی نیز برخوردار بود اما همیشه دغدغه و نگرانیاش شکاف طبقاتی در جامعه بود. اورول همانطور که اکثر ما دو کتاب «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴» را از او خواندهایم، با اندیشهها و اصول کمونیسم مشکل داشت و راه حل این شکاف طبقاتی را کمونیسم نمیدانست، اما با معضلات جامعهی سرمایهداری نیز سر سازگاری نداشت. او که شناختی از وضعیت حقیقی طبقات فرودست جامعه نداشت، تصمیم میگیرد همهی چیزهایی که برای بدست آوردن آنها تلاش کرده را یکشبه کنار بگذارد و در کنار مردم فرودست زندگی کند. حدود نیمی از کتاب را در فرانسه و نیمی دیگر را در انگلستان سپری کرد تا به گذر این مدت در انتهای کتاب بنگرد و وضعیت فرودستان را مورد قضاوت و واکاوی نماید. اورول در قضاوتش انگشت اتهام به هیچسمتی نمیگیرد، کسی را متهم نمیکند اما از وضعیت موجود گلایهمند است. تجربیات و خاطراتی از فقر و تباهی در زندگیاش، توصیفهای خلاقانهاش در محیطهایی که در پاریس و لندن چه به دنبال کار بود، چه مشغول کار، و چه در حال تلاش بیحاصل برای استراحت... اورول در داستانش به تفاوت برخورد و زندگی مردم برخوردار با مردم فرودست، تفاوت سطح و کیفیت زندگی مردم فرودست چه شاغل و چه بیچاره در پاریس و لندن، و تفاوت بنیادین دو پایتخت میپردازد اما به طور مستقیم به برتری هیچکدام نسبت به دیگری اعتراف نمیکند. نهایتا در انتها اورول با خود عهد میبندد که پس از تجربهی این دوران، یکسری افکار را کنار بگذارد و یکسری کارها را دیگر انجام ندهد، که برای من به عنوان نتیجهگیری اخلاقی پس از این دوران سخت جالب بود. اکثریت خوانندههای گودریدز این کتاب را در دستهی «ناداستان» طبقهبندی کردهاند، اما این کتاب نه یک ناداستانِ مطلق است و نه یک رمان مطلق، به عبارتی هر دوی آنان است! اورول خود در اواخر کتاب میگوید، البته که این کتاب برای خواننده یک داستان است، اما برای من دفترچهی خاطرات روزمره در این روزگار بود. متن کتاب، روان و ساده بود و اگر دوستی خواست به زبان اصلی کتابی بخواند و متن کتاب دارای پیچیدگیهای ادبی نباشد، میتواند آنرا انتخاب کند. من برای امتیاز دادن به این کتاب نمیتوانم به پنج ستاره فکر کنم، اما همانند مزرعهی حیوانات و ۱۹۸۴ برای این کتاب نیز چهارستاره منظور میکنم و خواندن آن را به اورول پسندان پیشنهاد میکنم.
11
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.