یادداشت محمد ابراهیمی

        به قولِ سایه: «نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم.»
حسین منزوی، شاعرِ عجیبی‌ست با اوزانِ نامألوف و مفاهیمِ غریب. حقیقتاً گاهی اوقات، برق از سرِ آدم می‌پَرانَد. البته باید بگویم که همیشه هم این‌طور نیست!
به عنوانِ مثال، غزلی هست که شاعر در آن، از زبانِ عشق، سخن می‌گوید؛ با این مَطلَع: «نامِ من عشق است. آیا می‌شناسیدم؟»؛
که می‌رسد به این بیت: «این‌چنین بیگانه از من رو مگردانید / در مبندیدم به حاشا، می‌شناسیدم!»
به خاک و خونِمان کشیدی آقای منزوی...
      
14

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.