یادداشت سیده نرجس سرمست

        نویسنده شخصیت رزمنده ای به اسم ارمیا رخلق کرده که بعد از دوران جنگ نمیتونه با شرایط موجود کنار بیاد. مثل خیلی از فیلم ها و داستان ها با این مضمون.
اما اشکال کار کجاست؟ داستان عنصر مهم امید رو نداره.
در طول داستان با شخصیت های مختلفی مواجه میشید ولی هیچ کس رزمنده جا مانده از شهدا رو به صورتی که باید درک نمیکنه و همیشه تنهایی ارمیا از خطوط کتاب به خواننده منتقل میشه تا جایی که آخر کتاب تعجب میکنی پس چطور آن همه جمعیت برای تشییع امام آمده بودند. جمعیتی که در طول حیات چند ماهه ارمیا در کتاب حتی یک نفرشان با او روبرو نشده بود.

اما منصفانه بگم کتاب هنرمندانه نوشته شده. طراوت جنگل های شمال، سختی کار معدنچیان، حالت تنهایی ارمیا و... همه به قشنگی از میان داستان حس میشه.
      

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.