یادداشت مهدی فاتحی زاد

        شاعری که تمام جزئیات زندگی اش را شعر کرد. 
همواره در مواجه با شاملو دو دیدگاه را توأمان داشته ام،  شاملو شاعر، شاملو سیاسی چپ یا شاملو شاعر و شاملو که زندگی شخصی عجیبی داشته. 

برای من اما شاملو شاعر همیشه پر رنگ تر بوده است

 شعر های شاهکاری که برایم زندگی را پر معناتر میکند را از او شنیده ام،  و کاری به عقیده و روش او در زندگی ندارم من برداشت شخصی خود از شعر های او را دارم. 
من لحظات زیبا در زندگی خودم همراه با شعر های او لذت میبرم. 

یادم است هشت سال پیش که دانشجو بودم،  در بین وقفه دو کلاس در  پارک محتشم نشسته بودم و کتاب جاودانگی میلان کوندرا را میخواندم،  خانمی اجازه گرفت و در کنارم نشست،  بعد از تعارف سیگار و رد بدل شدن چند حرف گفت شعر چه میخوانی
گفتم سهراب را گزیده گزیده و فروغ را تماما خوانده ام گفت خوب است کلاسیک بخوان و به دنبال کپی کار هایی مثل شاملو نرو و خیلی از شاملو زندگی اش و  اینکه شعر هایش را از مضامین شعری شاعر یا شاعران گمنام ساخته و...  گفت. 
کم کم که خواندم و شنیدم  دیدم شاملو زیاد کتاب میخواند و زیاد تجربه زیسته داشته نمی دانم شاید راحت تر باشد که افراد را متهم کنیم! 
 من  اما  فکر میکنم  شاملو عالیست حتی اگر از وارتان بگویید کار چپ ها را نمی پسندم اما واقعا زیبا و پر احساس میگویید، نه برای وظیفه حزبی وقتی از کیوان میگویید بیشتر بنابر حس دوستی حس دلتنگی و افتخار است. 
شعر هایی از او ک در وصف معشوق است واقعا بیهمتاست
شعر ها گاها از قالب تهی میشود، نامه میشود التماس میشود فریاد میشود همچون نور گرم کننده ای سر و بدن آدمی را گرم میکند. 
گاهی سعی میکنم ادای شاملو در بیاورم 
اشک رازیست لبخند رازیست 
اما نمی شود 
لحن شاملو در خوانش شعر هایش واقعا مهبوت کننده است 
راستی من به حرف آن خانم گوش کردم کلاسیک ها را دارم میخوانم 
شما هم بخوانید، شاملو هم خوانده بارها و بارها خوانده حتی فکر کنم حافظ را دکلمه کرده و در دسترس هست. 
جدا از همه چیز شاملو را امتحان کنید. 

      
9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.