یادداشت ریحانه شهبازی
1404/3/19
یازده آشوب، سیلِ سهمگینِ خاطراتیست که قلبت را با خود میبرد آشوب، آوارِ بهجامانده از رفتن است یادِ تمامِ حرفهای نگفته آشوب حضوریست که نیست و آی که نیست میکند آشوب، دلهرهی پیوستشده به تنهاییست هراسم نیست که آشوبم و فاتح یا نعش یا نشئهی باخته به چشمهات باز میگردم هراسم این است که این کلماتِ آخر بعد از من به تو برسد...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.