یادداشت
1402/9/3
3.8
125
اینقدررررر از این کتاب تعریف شنیدم از افراد مختلف که تو ذهنم یک شاهکار ثبت شده بود و عمیقا دلم میخواست هر چه سریعتر بخونمش. ولی وقتی شروع کردم به خوندنش و تا آخرشم صبوری کردم و تمومش کردم اصلا نفهمیدم دلیل اینهمه تعریف و تمجید چی بود و اصلا نمیفهمم گابریل چرا برای نوشتن چنین چیزی خودش رو سه سال زندانی کنه. آره درسته نوشتن سرگذشت یک خاندان از لحظهی شکلگیریش تا آخرش نمیتونه آسون باشه اما حتی خالق هریپاتر هم چنین کاری نکرده. البته میدونم اصلا اشتباهه اینجوری مقایسه کردن اما حرفم اینه که به نظرم اصلا چیز خاصی نبود و به طور کلی به شخصه از داستانهایی که یک موضوع واحد ندارن و صرفا شرح اتفاقات تصادفیه خوشم نمیاد. مثلا اگر سرگذشت یکی از شخصیتهای صد سال تنهایی رو حذف کنی برای بقیهش اتفاقی نمیفته و خب من از اینجور داستانها که انسجام موضوع ندارن خوشم نمیاد. و اینکه همه اسمها شبیه همهاند میتونم بفهمم هدفش نشون دادن سلسله این خاندان بوده اما به نظرم احمقانهترین ایدهست:) اصلا اسمهای این کتاب در مقایسه با کتابای دیگه زیاد نیست تنها علت اینکه قاطی میشه اینه که نویسنده دو تا اسم انتخاب کرده و همون دوتارو روی همه گذاشته و این خیلیییییی رو مخ بود و باعث میشد همش فحشش بدم. در کل اگر میدونستم قراره چی بخونم هرگز نمیخوندمش.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.