یادداشت حنانه علی اکبری
1403/6/21
3.5
2
کتاب خیلی خوبی بود. مخصوصا بعضی قسمت ها که خواننده رو با خودش همراه میکنه مثل وقتی که میگه هیچکس مخالفت نکرد حتی من که نویسنده ام و بعد خواننده رو خطاب قرار میده که تو هم مخالفت نکن. یا وقتی که میگه گورخر رو تنها نذارید و کتاب رو تکون بدید. حس میکنم این موضوع مخاطب رو از حالت منفعل خارج میکنه و برای کودک خیلی جذاب تره که خودش هم در کتاب خوندن دخیل باشه. اما فکر میکنم بعضی قسمت ها دچار ابهام میشد و تو ذهنم سوال پیش اومد. ( البته ممکنه کودک از این موارد بگذره و توجه نکنه. شاید هم از اونجایی که بچه ها به چیزهای ریز هم توجه میکنن تو ذهن اون ها ابهام ایجاد بشه) یکی از اون موارد این بود که چرا پادشاهان گورخر باید 1.5 و 2.5 و 6.5 و... باشن و چرا مثلا گورخر اول یا مثلا گورخر ششم نباشن؟ نمیدونم نویسنده میخواست آشنایی زدایی بشه یا علتی داشت که من متوجه نشدم؟؟ و دوم اینکه «گورخر اینطوری شد» یعنی کج شد یا چشماش بد میدید یا چی؟؟؟؟ یه موضوع دیگه ای که برام جالبه اینه که گاگوری سعی در برطرف کردن مشکل افراد شهر داشت اما اونها خودشون مقاومت میکردن. مثلا توی تصویری که گاگوری داشت اون گورخر رو هل میداد، چهره گورخر نشون میداد که نمیخواد از حالت کج بودن خارج بشه و مقاومت میکرد. این میتونه نشون بده که شرط اول تغییر، پذیرفتن تغییر توسط خود شخصه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.