یادداشت مرتضی اسکویی
1404/3/1
**کتابی که باید در هر خانهای باشد...** *تاریخ هنر گمبریچ* از آن کتابهاییست که هم آموختنیست، هم لذتبخش. روایتی روان و جذاب از مسیر پرپیچوخم هنر، از نقاشیهای غار گرفته تا آثار مدرن، با زبانی ساده و تصویری روشن. نشر نی و ترجمهی علی رامین انصافاً قابل احتراماند — هرچند ایراداتی مثل اشتباهات ارجاعی یا واژگان ثقیل مثل «مستوی» و «مالا» گاهی خواننده را مکث میدهند. جملهی آغازین کتاب هنوز در ذهنم زنگ میزند: **«هیچ چیز به نام هنر وجود ندارد، تنها هنرمندانی هستند.»** گمبریچ نگاه ما را از "تعریف" هنر به سوی تجربهی انسانی آن میبرد؛ به جای آنکه بخواهد هنر را روی طاقچه بگذارد، آن را در دل زندگی قرار میدهد. در پایان هم با تواضعی شگفتانگیز میگوید که حتی خودش هم در مواجهه با آثار پستمدرن، گاهی سردرگم است — و همین، شاید انسانیترین بخش کتاب باشد. اما نقدهایی هم هست: نادیدهگرفتن هنر روسیه، بیتوجهی به معماری اسلامی ایران، یا حذف عجیب ساگرادا فامیلیا، همه نشان از جانبداری ناخودآگاه کتاب به سمت اروپای شمالغربی دارد. با اینهمه، *تاریخ هنر گمبریچ* کتابیست که جای خالیاش روی هیچ قفسهای نباید باشد. نه فقط برای هنردوستان، بلکه برای هرکسی که میخواهد دنیا را با چشمی تازه ببیند.
(0/1000)
"زِ - شین"
1404/3/2
1