یادداشت ثنا احمدی

        این کتاب جزو اون دسته کتاب‌هایی هستش که آدم باید داخلش غرق بشه تا کامل درکش کنه.
نگاه یک خانوم که اتفاقا تو بستر اجتماعه و داره دنیای کمونیستی رو از دید خودش معرفی می‌کنه می‌تونه برای هر کسی جالب باشه.
مخصوصا این که خودش رو محدود به اجتماع و وقایع اجتماعی نکرده و اومده و مشکلات یه زن خانه‌دار، یه مادر، یه مادربزرگ، یه دختر جوان یه روزنامه‌نگار، یه عاشق و ... رو از دید خودش گفته.
این نشون می‌ده که چقدر کمونیسم بی‌رحمه. تا چه لایه هایی می‌تونه نفوذ کنه و تا چه جاهایی پیش بره.
چقدر مسائل ریز و درشت و درگیر خودش کنه و تا چند نسل بعد پا برجا باشه.
شاید بگید خب به ما چه!
اما باید بگم اتفاقا به ما خیلی ربط داره.
انگار می‌شه یسری از زاویه‌هاش رو تو جامعه خودمون هم ببینیم
من چند تا فصل بیشتر نخوندم و هنوز دارم میخونمش تا تموم بشه. اما انگار دلم نمی‌خواد تموم بشه. من واقعا تو دلم عزاداری می‌کنم برای این همه غم ناشی از یک نگرش
و واقعا بعضی وقتا عزاداری بد نیست.
این عزاداری شاید بتونه بشه همون تبری که از ریشه میکنه خیلی چیز ها رو


یه چیزی هم درباره مقدمه کتاب بگم.
من اولین باره از این نشر دارم کتاب می‌خونم. اما واقعا مقدمه‌اش من رو جذب کرد. این که عنوان می‌کنه فلسفه چقدر تو بطن زندگیه و چقدر دست‌یافتنی و چه جنبه‌هایی می‌تونه داشته باشه من رو واقعا سر ذوق آورد. یعنی به نظرم خود مقدمه اندازه یه کتاب جالب بود
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.