یادداشت نعیمه خانی

        برای منی که مدت هاست درگیر مرگ و معنام کتاب جذابی بود.

شخصیت اصلی، نیکولای استپانوویچ، یک پروفسور سالخورده‌ی پزشکی است که دچار بحران وجودی و بی‌معنایی زندگی شده است.

جایی خواندم که کاتیا نمادی از زندگی و احساسات سرکوب‌شده‌ی نیکولای بوده؛ که خب اینجوری خیلی عمیق تر می‌شه آنچه بر شخصیت داستان گذشته رو درک کرد. جوری که نیکولای تمام تلاش های کاتیارو پس می‌زد ... درحالکه بدنبال معنا و تغییری جدید بود!


_____________________________________________
سوالی برام پیش اومد که اگر مراجعی با این اظهارات داشته باشم، حالا تو هر سنی، چه درمانی باید صورت بگیره یا چه کمکی از دست من بر‌میاد!
اصلا آیا بیمار تلقی می‌شود؟؟؟
      
23

6

(0/1000)

نظرات

این نگاه زن ستیزانه و تکرارش تو هر رمانی دیگه داره می‌ره رو مخم :/

0