یادداشت سپهر ناصری
دیروز
به عنوان کتابی که بسیار بسیار تعریفش رو شنیده بودم انتظاراتم رو برآورده نکرد اما اثر قابل قبولی بود، شاید نه چیزی که چندین و چند بار بخونمش اما چیزی که ارزش یک بار خوندن رو برای درک نگرش نویسنده داره. ثلث اول کتاب سعی در توصیف احوالات کودکی شخصیتها داره که مرور زمان بتونیم ثبات و تغییرات شخصیتی رو توی این افراد ببینیم. در همون ابتدا نقل قولی رو مطرح میکنه که در ادامه آوردم: اندکی شتاب زده جواب دادم، «تاریخ دروغ فاتحان است.» «آره، میترسیدم همین را بگویی. به شرطی که فراموش نکنید که خودفریبی شکست خوردگان هم هست. » تمام داستان رو پیش میره و سعی میکنه همین جمله را در ذهن خواننده تبیین کنه، هرچند که رسالت اصلیش نیست اما برای نویسنده مهمه. خیلیا گفتن که پایانبندی داستان یکی از نقاط قوتشه به چرا که غیرقابل پیشبینیه. به نظر من پایانبندی داستان چندان نقطه قوت نیست با این حال برداشتی که من از پایان داستان داشتم این کتاب رو بیشتر در چشمم ارزشمند کرد. من برداشت در یک جمله خلاصه میشه: «همه چیز در مورد شما نیست.» سپهر ناصری ۲۸ تیر ۱۴۰۴
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.