یادداشت ابوالفضل شربتی
1400/5/22
«متولیان گفتمان دفاع مقدس دولتی بر این باورند که پیش و بیش از هر چیز، جنگ تحمیلی مقطعی از تاریخ حاکمیت نظام جمهوری اسلامی بوده است و از مایملکات آن نظام محسوب میشود. بنابراین طبیعی است که نظام هرگاه و هرگونه که منافعش ایجاب کند، حق برخورد با این مقوله را خواهد داشت؛ به حکم آنکه اختیار مال هرکس با خود اوست.» با این کلمات، مانیفست دفاع مقدس دولتی و در نتیجه تقابلِ آن با دفاع مقدس مردمی آغاز میشود. نویسنده ضمن تحلیل جذاب و –به نظر من- دقیق هر دو روایت از جنگ هشت ساله این تقابل و روایتها را باز میکند. در مقالهی «دفاع مقدس دولتی؛ دفاع مقدس مردمی» این دو روایت را بسط و شرح میدهد. در «اینجا که ایستادهام، آنجا که ایستادهای» مطلب را روشنتر میکند و به این سوال پاسخ میدهد که آیا روایت جامع از جنگ هشت ساله امکان پذیر است یا خیر. نویسنده از ضرورت رویکرد علوم اجتماعی به جنگ تحمیلی در «شخم در مزرعه» سخن میگوید و با تحلیلی گیرا از واقعهی عاشورا و روایتهای پس از آن، از زاویهای دیگر، روایت دولتی از جنگ هشت ساله را نقد میکند. «روایتِ روایت فتح» را روایتی «نسبتاً» مردمی میداند که به مقتضای احوال و زمانهی مردمان دورهای شکل و بروز یافت. در ادامه رویکرد عوامزده یا عوامگرا به جنگ را نقد میکند و به مهندسی فرهنگ دفاع مقدس خرده میگیرد. قلم کتاب روان و رسا است. در جای جای کتاب، زبان نقاد و تیز نویسنده بسیار به چشم میخورد که بسیار برای من شیوا و شیرین بود. در کل، تحلیلهای مظاهری، -حداقل برای من- باورپذیر و منطقی (از نظر جامعهشناختی و نه فلسفی) بود. پیشنهاد میکنم کتاب را حتماً بخوانید، البته به عُرف حتماً داشته باشید.
5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.