یادداشت شکیلا دلیر

        من خیلی دوسش داشتم .

چقدر دلم‌تنگ شده بود برای حرف زدن با خدا دلم‌تنگ‌شده بود که به چیزی فراتر از خودم‌تیکه کنم منو یاد بچگی هام انداخت که پشت میزم با تمام وجودم اسم خدا رو فریاد میزدم و بهش باور داشتم‌کاش باورهام مثل بچگی محکم می موند .
      
429

29

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.