یادداشت نرگس علامی

        امسال تصمیم گرفتم از ماه رجب کهکشان نیستی رو کم کک، بخونم و کیف کنم. هرچند نتوانستم تا اخر رمضان صبر کنم  ولی اینطور بیشتر استفاده کردم. 
می‌توانم بگویم کهکشان نیستی، نه رمان است و نه کتاب شرح حال. چیزی ما بین این دوست، و به نظرم همین تفاوت قالب باعث همراه شدن مخاطب می‌شود. به جز اندک مواقعی مطالب کاملا مستند هستند و فقط وقتی برای ایجاد سیر داستانی لازم بوده کمی تخیل صرف شده. محتوای کتاب و سوژه کتاب آنقدر پرعظمت و خوب هست که نقص‌های اندکی که در کتاب هست را با دست باز ندیده بگیریم. فقط برای اشاره باید بگویم گاهی ادبیات کتاب به سمت و سویی می‌رفت که حوصله سر بر می‌شد. 
وقتی کتاب را دست می‌گرفتم گویا وارد دنیای طلبه‌ها می‌شدم و می‌رفتم تا ببینم به کجا می‌رسیم. یکی از قوت‌های کتاب زمان‌بندی درستی‌ست که نویسنده شکل داده و این نظم و سیر زمانی به خوبی رعایت شده است. 
نکته دیگر اینکه کتاب برای هرکس در هر لایه‌ای از جهان هستی درسی برای آموختن دارد. مخاطب کتاب خواص نیستند و این هم به نوع خودش بی نظیر است.
به جز رخشنده سادات به بقیه همسران این سید بزرگوار کمتر پرداخته شده که البته هدف کتاب هم پرداختن به زندگی شخصی ایشان نبوده و نمی‌توان ایرادی گرفت. 

احساس می‌کنم هرچندباری که کتاب را می‌خوانم کمتر می‌توانم درباره‌اش بنویسم. 
      
30

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.