یادداشت آتنا

آتنا

آتنا

6 روز پیش

        خوندن جلد اول آتش بدون دود مثل این بود که پا می‌ذاری تو دل یک دنیای قدیمی و پر از قصه‌های ناگفته. جایی که خاک، باد و آدم‌ها با هم قصه می‌گن و هر کدوم زخمی دارن که هنوز تازه‌ست.

داستانش آرام و عمیق پیش می‌ره؛ نه عجله‌ای، نه هیاهویی، فقط یه جریان نرم که مثل صدای قلب خودش رو بهت می‌رسونه.
سولماز اوچی، مارال، گالان، آلنی، آت‌میش و بقیه شخصیت‌ها هر کدوم با دردها و امیدهای خودشون، توی ذهن و دل آدم جا می‌گیرن.

نثر نادر ابراهیمی ساده و در عین حال پرقدرته؛ جوری که وقتی کتاب رو می‌بندی، هنوز حس می‌کنی چیزی تو رو درگیر کرده، حتی اگر ندونی دقیقاً چی بوده.

این کتاب، فقط یه داستان نیست؛ یه تجربه است، یه سفر به دل احساسات و تاریخ، جایی که هر لحظه‌اش پر از رنگ و طعمی متفاوت و تازه‌ست.
      
53

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.