بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت پیمان قیصری

                سالاری ها داستان اوضاع و احوال ایران در دوره احمدشاه رو بیان میکنه با شرح خاندان سالاری در لرستان. سالار خان با ورودش به بیرجند شورش و هرج و مرج رو کنترل میکنه به روشی که سرهنگ قزاق و رییس نظمیه هم باورشون نمیشه و در این حین اتفاقاتی میفته و افرادی وارد داستان خاندان سالاری میشن که رل اصلی رو بازی میکنن و تا آخر توی قصه هستند. بابا و دختر حامله ش زیور. توی داستان از روابط خانواده ها و تقسیم ارث و انتخابات و خیلی چیزهای دیگه صحبت میشه و برای من کتاب نسبتا جذابی بود

پ.ن 1 : این آقایون داستان اگه نصف وقتی که پای تریاک کشیدن و عرق خوردن و خانم بازی میذاشتن کار کرده بودن اینقدر منتظر تقسیم ارث نبودن
پ.ن 2 : بعضی وقتا مسیر زندگی ما به سمتی میره که ما تاثیر کمی توش داشتیم مثل زیور و حسین سالارنیا
پ.ن 3 : آقاموچول چقد تو بدبخت بودی لعنتی
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.