یادداشت سهیل خرسند

        آخیششششششش، روحم به ارگاسم رسید.

فکر می‌کنم، تقریبا همه‌ی دوستانی که سیاه‌های حقیر را دنبال می‌کنند، می‌دانند که وقتی ریویویی را با جمله‌ی فوق آغاز می‌کنم، حرف دلم چیست.

عالی، درجه‌ی یک و ممتاز، زبان و قلمم از توصیفی بیش از این قاصر است، در عجبم که امسال به سراغ هر نویسنده‌ از کشور «جمهوری چک» رفتم، کتاب‌هایشان عالی از آب درآمد!

جنگ با بزمجه‌ها، شاهکاری بود در سبکِ «علمی تخیلی» با شروعی طوفانی و به شدت جذاب، پرداختی حرفه‌ای و میخ‌کوب کننده و پایانی به شدت جذاب و صدالبته حرفه‌ای که با یک نتیجه‌گیری عالی همراه بود.

قلم آقای «کارل چاپک» به شدت روان و دوست‌داشتنی و فاقد هرگونه پیچیدگی ادبی بود، همه‌چیز در کتابش به اندازه بود: اگر جایی به طنز می‌پرداخت، یا جایی نیاز به توصیف داشت، این موارد را به اندازه استفاده کرد و از هرگونه اطناب خودداری کرد.

نکته
برخلاف گذشته، حتی یک سطر از داستان کتاب نمی‌نویسم و فقط و فقط شما را به خواندن و لذت بردن از آن ارجاع می‌دهم.

مهم
شایسته است از این تریبون از دوستِ‌ کتاب‌خوانم آقای «علی کریم‌نژاد» که با ریویویش موجبات آشنایی من با این کتاب را فراهم نموده‌ بود تشکر کنم، اعتراف می‌کنم از روزی که این کتاب را خریدم تا وقتی که خواندنش را آغاز و به اتمام رساندم، به هیچ‌وجه احتمال نمی‌دادم که این کتاب به این اندازه فوق‌العاده باشد!

نقل‌قول نامه
"آدم‌ها حقه‌بازهای بزرگی هستند، به این دلیل انسان باید جلوی دهانش را بگیرد."

"هیچ‌چیز نمی‌تواند به اندازه‌ی فرزند، گذر زمان را محسوس سازد."

"همیشه باید طبیعت آن‌چه را که آدم‌ها برای خود ویران و تکه‌پاره کرده‌اند دوباره آباد و درست کند."

کارنامه
بدون هرگونه حرف، توضیح، لطف و ارفاقی پنج ستاره را برایش منظور و خواندنش را به تمام دوستانِ کتاب‌دوستم پیشنهاد می‌کنم.

یکم دی‌ماه یک‌هزار و چهارصد
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.