یادداشت روانشناس آدمخوار (سهند)
1402/11/16
ستیز با پوچی. کالیگولا پادشاه روم پس از مرگ خواهرش( معشوقه اش) از کاخ خود میگریزد و پس از مدتی برمیگردد اما با تفکراتی تازه... این کتاب که با خوبی هرچه تمام تر عقیده آلبرکامو رو نمایان می کند ( بزودی در یک پست کامل توضیحش خواهم داد) جزو بهترین آثار کامو و حتی جزو بهترین نمایشنامه های تاریخ نیز هست که با مخاطب کاری میکند که هر لحظه آرزو کند کاش در آن دوران میزیست که بتواند ببینده این تئاتر باشد. اگر از مرگ کامو و تئوری های مربوط به چگونگی مرگش اطلاع داشته باشید میدونید که خیلی از شواهد نشون می دهند کامو به دست حکومت شوروی به علت انتقاد های شدیدش از این حکومت به قتل رسیده. روند حکومت پادشاه روم در این کتاب اشاره کاملی به شوروی و حکومت کمونیست اش دارد و آلبرکامو در به تصویر کشیدن این نوع حکومت کاملا موفق عمل کرده. در این نمایشنامه حتی مردم هم از قلم تیز و انتقادی کامو در امان نیستند چون این مرد فرانسوی به خوبی افکار پلید انسان را از بدن بی جانش بیرون می کشد تا صرفا نشان دهد برای بسیاری از مردم پول از جان مهم تر است مگر اینکه جان خودشان یا عزیزشان در میان باشد. یکی دیگر از قدرتنمایی های کامو در این اثر قدرت استدلال های او نیز است ، اینکه چگونه کار های حاکمی به ظاهر دیوانه با استدلال های اون رنگ عقل به خود می گیرد و منطقی حتی گاهی درست به نظر می رسند. به طور حتم خوندن این شاهکار رو به همه پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
روانشناس آدمخوار (سهند)
1402/11/17
0