یادداشت آریانا سلطانی

        .
حرف هایی با دخترم درباره اقتصاد
نوشته یانیس واروفاکیس
ترجمه فرهاد اکبر زاده

.
"تضمین اینکه هر کسی می تواند مقتدرانه از اقتصاد حرف بزند پیش نیاز جامعه خوب و پیش شرط دموکراسی اصیل است. چرا که بالا و پایین های اقتصاد ماهیت زندگی ما را تعیین میکند، نیروهایش دموکراسی های ما را به سخره می‌گیرند و چنگال هایش به اعماق روح ما نفوذ می کند و به امید ها و اشتیاق های ما شکل می دهد. اگر ما تسلیم متخصصان اقتصاد شویم عملاً تمام تصمیم های مهم را به آنها سپرده ایم.
اقتصاد خیلی مهم تر از آن است که آن را به اقتصاددان‌ها بسپاریم."

یانیس واروفاکیس، اقتصاددان و وزیر اسبق اقتصاد یونان، در این کتاب جذاب و خواندنی که در مدت نه روز استراحت خود نوشته است، در متنی طولانی با دختر نوجوانش سونیا که در استرالیا زندگی میکند، به گفتگو مینشیند. پرسش از این مرحله آغاز میشود که چرا به جای حمله انگلستان به قبایل استرالیا، این اقوام استرالیایی نبودند که به فتح اروپا مفتخر شوند؟ 
واروفاکیس پاسخ را در اقتصاد میداند. او از هزاره های پیش سخن میگشاید و از عصر کشاورزی و تولید مازاد و صنعتی شدن و قرون وسطی، از گذر عصر فئودال به کارخانه ها، سفر خود را آغاز میکند و در نظام بهره و سود، اصل بدهکاری که سوخت اقتصاد و مبدأ آن است، ماشین و تکنولوژی، سیاست و اقتصاد، و آینده جهان اقتصاد و سرمایه را، با زبانی ساده برای دخترش سونیا توضیح میدهد. او در تمامی طول مسیر سعی دارد با فاصله ای مناسب و ارشمیدسی، زاویه ای باز از تاریخ و نحوه کارکرد و تحول اقتصاد را به ما نشان دهد. حتی برای ارزش مبادله ای از زندان های نازی ها ماجراهایی نقل میکند که خواندنش، فهم اقتصاد را نه کسل کننده، که جذاب مینماید.
قلم او تمثیلی و سرشار از روایت هایی از گوته و سوفکل گرفته تا فیلم ماتریکس می‌باشد. او سعی میکند با مثال ها و توضیحات مبسوط و زیبای خود، علم و دانش اقتصاد را به زبانی همه فهم توضیح دهد. اقتصادی که شاید به گفته خود واروفاکیس، تنها رمز نجاتش از سیاهی، دموکراتیک شدن و حضورش در دموکراسی مردمی باشد.
پیشنهاد میکنم این کتاب را بخوانید. چرا که لزوم زندگی در جهان سرمایه، شناختن سازوکار آن است و این کتاب شروع خوبی برای همگان فراهم میکند.
.
.
.
"بدون وجود نارضایی در کنار رضایتمندی شادکامی اصیل ناممکن است. ما بجای اینکه برده رضایتمندی باشیم باید به آزادی برای ناخرسند بودن برسیم."

در پناه خرد