یادداشت محمد مهدی
4 روز پیش
باسمه 🔰 من جسته گریخته با مفاهیم اقتصادی تعامل داشته و دارم؛ چه بهعنوان واحد درسی، چه بهعنوان پیشنیاز بعضی کارهای پژوهشی و چه بهعنوان علاقه شخصی. سر همین، کتابهای خوب دیگهای توی این زمینه یا سرفصلهای جزئیتر رو خوندم و میخونم؛ پس شاید خیلی نیازی به خوندن کتاب «حرفهایی با دخترم درباره اقتصاد» نداشتم. دلیلم چیز دیگهای بود. این کتاب رو صرفاً برای این خوندم تا چارچوب تحلیلی آقای واروفاکیس و نوع نگاهشون به اقتصاد رو بشناسم؛ چون ایشون نویسنده کتاب «تکنوفئودالیسم» هستن که قصد داشتم (و دارم) در آینده بخونمش. خب من فکر میکردم با توجه به حجم کم کتاب، خیلی زود تمومش میکنم و میرم سراغ خود تکنوفئودالیسم؛ اما امان از ذات پلید اسرائیل... این شد که سرعت مطالعهام شدیداً افت کرد و درنهایت بعد از دو هفته تونستم تمومش کنم... سر همین، یادداشت هم قوت و انسجام لازم رو نداره... پیشاپیش عذرخواهم... 🔰 از نکات مثبت شروع کنم. نویسنده خیلی خوب و سرراست، ریشههای شروع جوامع بازار رو از انگلستان توضیح میده و به نقطهای میرسه که امروز هستیم. این شکل پیوستگی خط روایت، واقعاً جالب توجه هست. در کنار خط اصلی، مثالهایی هم از جوامع غیربازاری پیشین نقل میشه که شاید به ذهن آشنا باشن؛ اما تابهحال به نکات مهم حاشیهای اونها کمتر توجه شده؛ برای نمونه چالش سر میراث آشیل یا تفاوت عاقبت فاستوس و فاوست که خیلی جذاب بود. این نقطه قوت خیلی پررنگی محسوب میشه. توضیح سازوکارهایی مثل چرخه تورم و رکود یا ابزارهایی مثل اوراق قرضه دولتی هم تا حد خوبی گیرا بود. تحلیل بازارهای کار و پول در قالب بازار ادیپی هم ابتکار جذابی بود؛ گرچه تنها یه طرف روند (جنبه بدبینی) رو تبیین کرده بود و شاید اگه بهدنبال توجیه اثرات خوشبینی در اقتصاد بود، گرفتار میشد. 🔰 بااینحال، مواردی هم خاطرم مونده که آنچنان دقیق عنوان نشده بود. چارچوب تحلیلی کتاب برای تفکیک ارزش مبادله و ارزش تجربی یا به قول خودش بین محصولات (goods) و چیزهای خوب (Goods) جامع و مانع نیست. نه اینکه کاملاً غلط باشه؛ اما خیلی از بحثهای کتاب، حول تفاوت و جدایی کامل این دو ارزش میچرخه. فارغ از نقدهای بنیادی، مرور زندگی روزمره مقولات مختلفی رو به ذهن میاره که این دو ارزش رو به شکل مرکب به همراه دارن. این یکی از اصلیترین چالشهای کتاب بود که به چشم میخورد... 🔰 کمیت کتاب توی نگاه تاریخی هم لنگ میزنه. در عین حال که از غلبه ارزش مبادله به ارزش تجربی انتقاد میکنه، نگاه خودش به هنر و دین در دوران باستان، متأسفانه چیزی در حد انگل هست که فقط از تولید بقیه استفاده کرده؛ در صورتی که کتاب «این جهان گذرا» به درستی خبرگان این حوزهها و همینطور دستگاه دیوانسالاری رو هم تولیدکننده نوع دیگری از محصول (غیرمادی) درنظر گرفته بود. اینجا اگه بخوام یه مقایسهای انجام بدم، تاریخ اقتصادی که کتاب «این جهان گذرا» ارائه داده بود، خیلی دقیقتر و جامعتر بود. در مورد ساختار سیاسی و نابرابری هم کتاب «قدرت و فساد» توفیق خیلی بیشتری توی تبیین موضوع داشت. 🔰 متأسفانه پیرنگ علمی - تخیلی در بخشهای پایانی کتاب، واقعاً توی ذوق میزنه. مثال هم نمیارهها؛ واقعاً در مورد کلانروند اینطور فکر میکنه! 😕 بهنظرم حتی اگه حرفش نیازمند تأمل هم باشه، این شکل بیان، آنچنان کمک نمیکنه... موارد جزئی چالشی هم کم نبود البته... یکی دو مورد رو با توجه به مشرب فکری ایشون میشه بهش اشاره کرد: در زمینه قیمت صفر تولید هم نگاهش بیشتر تهدیدمحوره و تمرکزش بر افت درآمد؛ گرچه بالآخره اینها مال زمانه پیش از هوش مصنوعی هست و تأثیراتش توی ایجاد زنجیره ارزش کاملاً ماشینمحور. یه مورد دیگه هم اینکه گرچه ایرادات جدی به مقوله بازاریکردن همه منابع وارد هست؛ اما انتقادات مطرحشده کتاب نسبت به مواردی مثل بازار آلایندگی واقعاً ضعیفه و بیشتر به نقزدن شباهت داره... ایکاش همچین بخشهایی قوام بیشتری داشت... 🔰 همونطور که گفتم، این کتاب روایت واروفاکیس هست از نگاهش به اقتصاد. صرفاً همین. خودش در ابتدای کتاب هم به صراحت اینو گفته و اشاره کرده که متنش حتی یه ارجاع یا منبع هم نداره؛ در نتیجه بسیار ساده و روان هم نوشته شده. نهتنها اصلاً سختخوان نیست؛ بلکه فکر میکنم بعضی جاها در دام سادهسازی بیش از حد هم افتاده. این مسئله هم در منحصر به روایت هم نیست؛ بلکه همونطور که اشاره کردم، توی تحلیلهای نویسنده هم قابلمشاهده بود. طبعاً از همچین کتابی انتظار نمیره راهکار جامع و کاملی ارائه بده؛ اما حتی در همین حد هم ایده خاصی مطرح نشده و صرفاً به کلیگویی در مورد دموکراتیککردن همهچیز در مقابل بازاریکردن همهچیز پرداخته... ✅ کتاب از لحاظ ویرایشی خیلی کار داره؛ اما کیفیت چاپش خوبه. در نهایت، این کتاب رو میتونم اینطور تعریف کنم که صرفاً یه «داستان اقتصادی» هست؛ داستانی مناسب تعریفکردن یا شنیدهشدن. نمیتونم بگم کتاب به شما دید نمیده. اتفاقاً دید میده؛ اما از یه نگاه خیلی خاص. این میتونه روی آورده نهایی شما مؤثر باشه. احتمالاً یه بار خوندنش مفید باشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.