یادداشت آیدا

آیدا

آیدا

6 روز پیش

        🔹کتاب «اتاق شمارهٔ ۶» اثر آنتون چخوف، داستانی بلند و تلخ است؛ نقدی تیز و بی‌پرده بر جامعه‌ای فاسد و منفعل و بر بی‌اعتنایی مقامات نسبت به سرنوشت مردمان و اوضاع جامعه.

🔸روایت در فضای نمور و مسموم تیمارستانی کوچک شکل می‌گیرد؛ جایی که نه از بهداشت و خدمات درمانی خبری هست و نه نشانی از اخلاق و انسانیت. حتی آنان که تازه پای به این مکان می‌گذارند، به‌زودی به هوای ناپاک آن خو می‌گیرند و بی‌آنکه تلاشی برای دگرگون کردن وضع نابسامان کنند، در آن فرسوده می‌شوند.

🔸در یکی از اتاق‌های این بیمارستان، اتاقی موسوم به اتاق شمارهٔ ۶، پنج بیمار روانی به حال خود رها شده‌اند؛ محکومانی به حبس ابد در سردابی سرد و بی‌روح. تنها یکی از آنان، «ایوان دمیتریچ»، از طبقهٔ اشراف برآمده است؛ مردی که مرز باریک میان جنون و عقلانیت را در هم می‌ریزد.

🔸در این میان، پزشکی به خدمت این بیمارستان گماشته می‌شود؛ مردی گوشه‌گیر، کتاب‌خوان و بی‌ابتکار که ذهن و جهان‌بینی‌اش نه از بطن تجربه، که از سطور کتاب‌ها شکل گرفته است. او با ایوان دمیتریچ وارد گفت‌وگوهایی عمیق و فلسفی می‌شود و سه پرسش اساسی را پیش می‌کشد:

▫️۱. آیا مرگ، پایان زندگی است یا باید به جاودانگی ایمان داشت؟

▫️۲. واکنش انسان در برابر رنج چگونه باید باشد؟ نادیده گرفتن آن یا پذیرفتنش به عنوان بخشی از سرشت انسان؟

▫️۳. آیا جهان آدمی در گرو محیط بیرون است یا همهٔ هستی او در چهاردیواری ذهن خلاصه می‌شود؟

🟢چخوف در نگارش این اثر، تا حدی از اندیشه‌های مارکوس اورلیوس، فیلسوف رواقی، تأثیر پذیرفته بود، هرچند هرگز تمام عقایدش را تسلیم او نکرد.

▫️در پاسخ به پرسش نخست، اورلیوس مرگ را فرجامی طبیعی و منطقی می‌دانست؛ دگرگونی ماده‌ای به ماده‌ای دیگر در پی قانون طبیعت. اما چخوف این نگاه را نوعی تسلی‌دادن به خود برای گریز از هراس مرگ می‌دید و آن را نه پایان آرام، که مجازاتی گریزناپذیر می‌دانست.

▫️در برابر پرسش دوم، دکتر بر این باور بود که رنج، ضرورتی برای تعالی انسان است و او را به سوی کمال می‌راند؛ پس باید در برابر آن بی‌تفاوت بود و حتی به رضایت کامل رسید. این اندیشه، بازتاب مستقیم آموزه‌های اورلیوس بود که می‌گفت: «با وجود همهٔ رنج‌ها و بی‌عدالتی‌ها، انسان باید مطیع و تسلیم بماند.»
اما ایوان، زندگی را مجموعه‌ای از تجربه‌ها می‌دانست و رنج را تنها یکی از آن‌ها. او عقیده داشت که رضایت تام در برابر رنج، معنایی جز دست کشیدن از زندگی ندارد.

▫️و اما پرسش سوم: به‌زعم دکتر، جهان آدمی چیزی جز اتاقکی به نام ذهن نیست؛ خوشبختی حقیقی درون انسان است و فرقی میان یک اتاق کار گرم و راحت با سرداب تیمارستان وجود ندارد. ایوان اما این نگاه را خام می‌دانست. او معتقد بود کسی که با رنج مداوم و بی‌امان روبه‌رو نشده، شایستهٔ سخن گفتن از آن نیست. (تجربهٔ او، برآمده از زیستی آکنده از رنج، بر خلاف آرامش عاری از تجربهٔ دکتر، معنای دیگری از زندگی ترسیم می‌کرد.)

▪️کتاب «اتاق شمارهٔ ۶» داستانی حیرت‌انگیز است که در ظاهر ساده و کوتاه، اما مفاهیمی عمیق و تاثیرگذار را در دل خود جای داده است. این اثر، با زبانی روان و روایتی گیرا، به شکلی هوشمندانه به پرسش‌های بنیادین انسان درباره رنج، مرگ و معنای زندگی می‌پردازد و خواننده را به تفکری عمیق دعوت می‌کند.
      
202

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.