یادداشت ماهرخ همتی
5 روز پیش
قصه، قصة رنجِ مردمی صبور و زخمدیده از جنگ است. روایتی دردناک از آدمهایی که بعد از جنگ دیگر آدم نشدند و برنگشتند به زندگیِ پیش از جنگ. داستان مرعشی روایتی غیر خطی، پرکِشش، همراه دیالوگهایی با لهجة خرمشهری است که خواننده را با خود میبرد به خوزستانی که خون دیده و زمینی که سوخته و شهرهایی که ویران شده. هَرَس، بغض فروخوردة مادران داغدار و پدران کمرشکسته و فرزندان قربانی است. این اثر با رمان اول نسیم مرعشی کاملاً متفاوت است. در «پاییز فصل آخر سال» است با سه دختر جوانی مواجهایم که هر کدام مثل بیشتر همنسلان خود دچار سرگشتگی و بلاتکیفیاند. آرمانخواهاند و در عین حال درگیر زندگی روزمره. هَرَس اما ماجرای خانوادهای خرمشهری را در دو دههی پرالتهاب انقلاب و جنگ (از 1356 تا 1376) بازگو میکند. خانوادهای که جنگ زندگیشان را ویران میکند، مثل هزاران هزار خانوادهای که جنگ همه چیزشان را گرفت. داستان زندگی مشترک رسول و نوال، داستان باورهاست، داستان صبر، از خودگذشتگی، پشیمانی، پریشانی و جنون است. این رمان توصیفهای بینظیری دارد از مکانهایی که وقایع در آن اتفاق میافتد و از احساسات شخصیتهای داستان. خود شخصیتها از اصلیترین تا فرعیترینشان هم به خوبی پرداخت شدهاند و حتی چرخش روحی آنها به بهترین شکل رخ میدهد. با توجه به غیرخطی بودنِ داستان، گرههای مختلف در قسمتهای مختلف کتاب یکی یکی باز میشود. خواننده هم در تمام مدتی که میخواند، خط به خط با تکتک شخصیتها همدردی میکند. در این داستان همه قهرماناند، همه مقصراند و همه بیگناهاند. هَرَس، داستانی که تا مدتها پس از خواندن، درگیرش خواهید ماند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.