یادداشت Soli

Soli

Soli

1404/4/14

        سه و نیم.
هرگز فکر نمی‌کردم روزی در زندگی‌م برسه که بخوام این جمله رو به زبون بیارم، اما،
"فیلم از کتاب جالب‌تر بود!"

این‌همه تحول شخصیت برای من عادی نبود، و شاید همین بیشتر از همه آزارم داد. واقعا چه‌طور ممکنه در طول چنین زمان کوتاهی، شخصیت این‌همه تغییر بکنه؟ تغییرات روحی‌ غیرممکن‌ش به کنار، واقعا هر چه‌قدر تلاش می‌کنم، تو کتم نمی‌ره که چه‌طور ممکنه یه نفر در عرض کم‌تر از یک هفته، یک هفته، چنان عضلانی بشه که دیگه نتونه لباساشو بپوشه؟!
تو رو خدا این متد رو به ما هم آموزش بدید، خدا خیرتون بده. 
یه نکته دیگه‌ش هم همخوان نبودن سن شخصیتا با رفتاراشون بود. یه دختر شونزده ساله، یا یه پسر هجده ساله... نمی‌دونم واقعا از آدمی به این سن این کارا برمیاد؟ از خودم خجالت کشیدم خب. یعنی منم تا پنج شیش ماه دیگه به طرز شگفت‌آوری چنین توانایی‌هایی پیدا خواهم کرد...؟

اما خب از ایرادها که بگذریم، من سوژه داستان رو دوست داشتم. ایده جالبی بود. و همون‌طور که همیشه گفتم، من نویسنده‌هایی که می‌تونن از مرز جهان فعلی ما رد بشن و یه جهان متفاوت بسازن رو تحسین می‌کنم؛ هرچند که همیشه هم نتیجه رو نپسندم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.