یادداشت سیدمحمد ساجد

اکنون
        مگه میشه فاضل نظری بد شعر بگه ؟

"اکنون" از اون کتابایی هست که برعکس اسمش فقط برای اکنون نیست، بلکه باید توی قفسه کتابخونه ات باشه و هر وقت دلت از زمونه گرفت و خسته شدی یه چایی دم کنی و بشنی و چند تا از شعر هاش رو بخونی.
 
.................

درختان را هنوز ای برف ! شوق برگ و باری هست

زمستان گرچه طولانی ست،آخر نوبهاری هست


مرا درقلب خود کُشتی و از دنیاز خود راندی

گمان می‌کردم ای بیرحم بین ما قراری هست


تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو

ولی ای بی وفا از بی وفا هم انتظاری هست



چو در قلب تو می تازند بعد از من رقیبانم

به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست



اگر یک عمر هم در بستر آرامشت باشی

بدان ای رود! در پایان راهت آبشاری هست


      
1

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.