یادداشت میلاد قادر

        السفر قنطره الی ذواتنا
سفر پلی است از ما به ذات ما...

کتاب فوق در خصوص زندگانی پر فراز و نشیب ابن عربی هست از تولدش تا مرگ و در لا به لای فصول کتاب خرده روایت هایی جذاب تر از حفظ نسخ خطی ابن عربی در طول سالیان به الان از بحبحه جنگ های جهانی تا داعش و ... 
در خلال کتاب شاهد اسفار طولانی ابن عربی از غرب به شرق هستیم و بلوغ و کمال وی هستیم.
انگیزه م از خوندن چنین رمان تقریبا طولانیی دست یافتن به تفکرات و فلسفه ابن عربی در خلال زندگی روزمره اش بود که البته جرقه اش با دیدن نام ابن عربی در نامه امام به گورباچف زده شد؛ انگیزه ای که با کج فهمی های نویسنده از عرفان،صوفی گری و عدم دست یافتن به یک تصویر درست از محل رشد و زندگانی ابن عربی که همان فاس و و اندلس باشد سرکوب و دست خالی ماند و ابن عربی را دست نیافتنی تر از همیشه کرد.

حالا متوجه عظمت و گران قدری اثری چون "مردی در تبعید ابدی" میشوم. همانجایی که نادر ابراهیمی بی مباها به دل فلسفه و عرفان و مناطرات و مباحثات بزرگان و درباریان آن روز میزند. پشتوانه این گونه روایت از مناطرات-مثلا مناظره ملاصدرا با شاه عباس در خصوص تقیه-اشراف قوی نویسنده بر عرفان و فلسفه خاص ملاصدراست ملاصدرایی که پس از پایان کتاب تشنه تر برای یافتن بارقه ای از اویید جایی که دست علوان برای نشان دادن افقش از دور نیز کوتاه است.

هزاران سال لاقل صبر باید
تا مادر دهر چون تو زاید
      
3

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.