یادداشت فاطمه شاهواری
1402/9/16
14 آذر 1402 پاتوق کتاببازها-جلسه کتاب "درخت خون" با حضور نویسنده کتاب جناب آقای جواهریان. بعد از مدتها یه کتاب ایرانی خوب خوندم، این کتاب داستان زندگی یک نقاش در عصر ناصری است، به اسم جلالالدین. کتاب سه فصل داره و هر کدوم موضوع و زبان خودش رو داشت و این متن رو خیلی بالا میبره. فصل اول بیشتر واگویههای ذهنی جلالالدین رو میخونیم و خیلیییی تنهاییاش رو قشنگ توصیف کرده بود. 🥺و میشد راحت باهاش ارتباط برقرار کرد. آقای جواهریان گفتن که میخواستن به سمت نوعی ادبیات اعترافی در ساعات آخر زندگیاش بره فصل یک. (حقیقتا هم کار خوب دراومده) فصل دوم، انگار هنر رو داره مادی میکنه، به وسیله هنر و نقاشی، جلالالدین یه مرده رو زنده میکنه! 👌🏼 فصل سوم، وارد دربار ناصرالدین شاه میشه😶 و راوي سوم شخص میشه. بهخاطر اینکه وارد دربار شاه میشن، یه غلامی به اسم عبدوس همراه جلالالدین میشه و بهش آداب و رسوم دربار رو یاد میده. گویی داره به من مخاطب هم آداب آن روزگار رو یاد میده. در فصل سوم لحن قاجاری رو بیشتر داریم و خيلی قشنگ و بهجا از کلمات استفاده شده بود و چینش کلمات عبدوس کنار هم با اینکه پر از تملق و چاپلوسی است (به خاطر نوکر بودنش) اما خیلی فصیح و زیبا حرف میزنه! کتاب پر از جملات قشنگ بود. متن پر از صنایع ادبی بود. خلاصه که خیلی کتاب خوبی بود. و اگر تونستید حتما بخونیدش. 94صفحه هم بیشتر نبود. کتاب در طاقچه و فیدیبو هم موجوده،کتاب صوتیاش هم با صدای آقای جواهریان خیلی قشنگه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.