یادداشت ملیکا خوش‌نژاد

                اسپینوزا برای من عزیز است؛ شاید حتی عزیزترین. و همهٔ کسانی که مرا می‌شناسند می‌دانند وقتی درباره‌ش حرف می‌زنم چشمانم می‌درخشند. اما البته که یالوم منبع مناسبی برای آشنایی و شناخت اندیشهٔ ژرفش نیست. یالوم حتی نویسندهٔ ادبیات داستانی خوبی هم نیست چون اساساً این شغلش نیست. برای همین من به کتاب‌های داستانی‌اش، نه به‌عنوان کتابی برای آشنایی با فیلسوفان نگاه می‌کنم و نه به‌عنوان رمان. این دست کتاب‌های یالوم به‌نظرم صرفاً از منظر روان‌کاوی جالب‌اند و همین هم مطالعه‌شان را برایم جالب و جذاب می‌کند. در این کتاب فصل‌ها به‌ترتیب دربارهٔ داستان‌های خیالی‌ زندگی اسپینوزا و آلفرد روزنبرگ هستند. در بخش‌های مربوط به اسپینوزا تقریباً هیچ حرفی برایم تازگی نداشت، اما بخش‌های مربوط به روزنبرگ جالب بودند مخصوصاً بخش‌هایی که مربوط به تحلیل شخصیتش بود. برای این از یالوم خوشم می‌آید که به‌نظرم با تیزبینی و نکته‌سنجی دقیقش می‌تواند از خلال آثار افراد بزرگ در تاریخ تحلیل جالبی از شخصیت‌شان ارائه دهد که چه‌بسا تا حد زیادی به واقعیت نزدیک است و البته استفاده‌ای که از فلسفه در کار روان‌درمانی می‌کند همیشه به‌نظرم بی‌نهایت روشنگر بوده و هست.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.