یادداشت محدثه سلمانی
1404/2/8
مردی به نام اوه داستان مردی به نام اوه ست! که بعد از مرگ زنش و تعدیل نیرو شدن از دفتر مهندسی که توش کار می کنه احساس می کنه که دیگه توی این دنیا کاری نداره... از فردریک بکمن چهار،پنج تا کتاب خوندم. می دونستم مردی به نام اوه اولین اثرش بوده، بنابراین فکر می کردم احتمالا نسبت به باقی کتاب هاش ضعیف تر باشه اما ابدا اینطور نبود. ریتم و محتوا عالی بود. هیچ جا داستان از ریتم نمی افتاد و تک تک خرده داستان ها به نظرم دوست داشتنی بودن و توی کامل کردن پازل شخصیت اوه درست جا می گرفتن. مدل کتاب که یک فصل درباره گذشته اوه و یک فصل درباره حال حاضر بود هم جالب بود. شخصیت ها رو بی اندازه دوست داشتم. اوه، سونیا، رونه،پدر اوه،پدر سونیا، پروانه و شوهرش بی خاصیتش و بچه هاش. این کار فردریک بکمن که توی هر کتاب به یک چیزی گیر می ده و اون رو خیلی مهم می کنه (مثل ساب توی این کتاب) خوشم میاد. بیشتر از هرچیز عاشق کتاب شدم چون پر از پدر خودم بود. یکی از پدرهای اوه مانندی که از پس همه کار برمیان و همه چی درست می کنن و سر درنمیارن ما نسل جدید چرا شب دیر می خوابیم و چرا بلد نیستیم خیلی کارا رو بکنیم. وقتی درباره پدر اوه و پدر سونیا می خوندم یاد پدر خودم می افتادم و دلم براشون تنگ می شد. از این کتاب یک فیلم هم به همین اسم ساخته شده. ببینیدش، قشنگه. یک امتیاز به خاطر حضور شخصیت هم جنسباز کم کردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.