یادداشت ♡dely

♡dely

♡dely

1403/10/7

        داستان کوتاه و جالب و در عین حال غمگین بود من خودم به صورت pdf از برنامه طاقچه خوندم پی‌دی‌اف رو به صورت رایگان در اختیار قرار داده بود و به شخصه لذت بردم از این کتاب داستان کوتاه قشنگی داشت ولی غمگین بود و جاهل بودن یک مرد و یک زن رو در مقابل یک بچه نشون می‌داد و ادامه توضیحاتی که می‌خوام بدم تقریباً اسپویل کننده هست پس اگر فکر می‌کنید که قصد ندارید کتابو بخونید ادامه متنم رو بخونید(:
!اسپویل
داستان درباره یک زن و شوهر بود که به تازگی با هم ازدواج کرده بودند و این زن از شوهر قبلیش که طلاق گرفته بود یک فرزند داشت و خوب بعد از اینکه از شوهرش طلاق گرفت همسرش بچه رو قبول نکرد که نگه داره و ازش مراقبت و این شد که بچه پیش مادر موند مادر زدواج کرد و با اینکه خیلی از ازدواج جدیدش نمی‌گذشت و به تازگی با همسر جدیدش ازدواج کرده بود اگر اشتباه نکنم فکر می‌کنم یک روز گذشته بود و زیاد آشنایی هم نداشتند فکر می‌کنم ولی همسر جدیدش چون اون بچه مال خودش نبود فکر می‌کرد که یک نون‌خور اضافه هست تو خونه و می‌گفتش که اگر می‌خواد که زنه باهاش بمونه باید اون بچه رو یه جایی بزاره و از زندگیشون بیرونش کنه و در عین حال داستان نادانی مادر رو نشون می‌داد که به خاطر اینکه اون مرد رو نگه داره می‌خواست که بچه رو یه جورایی گم و کور کنه یعنی هیچ نوع انسانیتی در این زن و شوهر وجود نداشت و هنوز باورم نمی‌شه که اون زن به خاطر اینکه فقط همسری که تازه باهاش ازدواج کرده می‌خواست فرزند خودش رو گم و گور کنه و اما به نظرم نکته مهم که زن بهش توجه نکرده بود این بود که وقتی مرد از یک بچه به این کوچکی که شاید ۳ سال بیشتر نداشت به خاطر اینکه بچه خودش نبود گذشت چطور می‌خواست توی زندگی به این زن کمک کنه و همسر خوبی باشه برای زن!؟؟این داستان کوتاه درس‌هایی به ما میده و در عین حال خیلی غمگین هست ولی پیشنهاد میشه خوندنشون وقت زیادی ازتون نمیگیره (:
      
148

35

(0/1000)

نظرات

به نظر به راحتی نمیشه گفت هیچ نوع انسانیتی در این مرد و زن نبود، چرا که همسایه ها و مادرش هم همین نظر رو داشتن، میشه یکم عمیق تر به مسأله نگاه کنیم: جهل و فقر که عادات زمانه رو میسازن،اون زمان با ادعای ازیاد بچه که این نشد یکی بعدی ها هست که در داستان هم میگه و یک زمان مثل الان که بچه چیه و با کاهش فرزندآوری رو بروییم و هیچ کدوم این دو پایه فطر و انسانی نداره. 
2

2

♡dely

♡dely

1404/4/20

ممنون از نظرتون واقعاً حرفتون درسته و قبول دارم که جهل و فقر نقش خیلی مهمی توی تصمیم‌ها و طرز فکر آدم‌ها دارن و این مسئله یه معضل زمانه بوده. شاید واقعاً نشه به سادگی گفت که هیچ نوع انسانیتی در کار نبوده، چون آدم‌ها اسیر شرایطشون هستن و خیلی وقت‌ها انتخاب‌هاشون تحت فشار محیط و فرهنگ شکل می‌گیره.
ولی چیزی که برای من توی این داستان تلخ بود، اینه که حتی وقتی پای بچه معصوم خود آدم وسطه، چطور میشه دل کند و چطور میشه تا این حد قساوت نشون داد؟ شاید حرفت درسته و باید از دید جامعه و زمانه بهش نگاه کنیم، اما به نظرم انسانیت و وجدان چیزی نیست که فقط با زمانه تغییر کنه. اون مادر حتی در بدترین شرایط هم می‌تونست حداقل دلش با بچه باشه... شاید همین پارادوکس بود که باعث شد داستان اینقدر به دلم بشینه و غمش رو حس کنم.

در کل واقعاً نگاهت باعث شد عمیق‌تر بهش فکر کنم. مرسی ازتون 🙏🌱
 

1

یکی از یادداشت ها خیلی خوب جریان اصلی داستان رو روایت کرده اون رو هم حتما بخونین،همین جا ذیل یادداشت های کتاب گذاشته
@dely_pa 

1